سکوهای استادیومهای فوتبال همیشه جایی برای پیوند حرارت و ریتم موسیقی و قدردانی از اسطورهها و خاطرهبازی با لحظات تاریخساز فوتبال بوده. احمدرضا عابدزاده فکرش را هم نمیکرد در ۴۲ سالگی زمانی که به عنوان مربی دروازهبانها کنار پرسپولیس قطبی نشسته بود پیش از شروع هر بازی، سکوها سرود خاطرهانگیز «عقاب آسیا با ما است، دروازهبان تیم ما است» را فریاد بزنند؛ ولی این کوچکترین قدردانی آمیخته با شعر و شعور برای اسطورهی باشگاه بود. طرفداران لیورپول پس از فاجعهی هیلزبرو ترانهی فوقالعادهی «هرگز تنها قدم نخواهی زد»۱ را در سکوهای آنفیلد به حماسهای منظوم از تراژدی، امید، هیجان و یادبود درگذشتهگان بدل کردند. اشک و امیدی که در چهرهی برافروختهی تماشاگران لیورپول هنگام خواندن این سرود در آغاز نیمهی دوم فینال مشهور لیگ قهرمانان اروپا در استانبول، هنگامی که آث میلان سه هیچ از لیورپول جلو بود، دیده میشد فراموش نشدنی است. (+) سرودی که انگار آن شب کار خود را کرد و حماسهی استانبول را با بازگشت و قهرمانی دراماتیک لیورپول را رقم زد. استیون جرارد کاپیتان وفادار باشگاه در مورد این سرود میگوید: «وقتی شما با پیراهن لیورپول راه میروی نیازی به آهنگی نداری تا تو را به هیجان بیاورد ولی وقتی سرود هرگز تنها قدم نخواهی زد روی سکوها خوانده میشود هیچ جایی در دنیا بهتر از آنفیلد نیست».
اما حکایت دیگو مارادونا متفاوت است. شاید نوشتن دربارهی سرودها، شعارها و آهنگهایی که در مورد او سرداده شدهاند نیاز به قلم فرسایی در یک مقالهی خیلی بلند داشته باشد اما مهم این است که تمام صداهایی که در تاریخ فوتبال مربوط به اوست به نفس کشیدن ادامه میدهند. نام او هنوز روی سکوها است. سالها پس از اخراجش از جامجهانی، ناکامی در مربیگری، پیش رفتن تا مرز مرگ از مصرف مخدر و تمام اتفاقات تلخ زندگیاش، نام او هنوز حتا روی سکوهای ورزشگاههای برزیل ۲۰۱۴ شنیده میشود. به آن خواهیم رسید.
صداها میمانند. صدای ویکتور هوگو مورالس۲، گزارشگر تلوزیون آرژانتین وقتی داشت بهترین گزارش فوتبال قرن را در مورد گل قرن (گل اول مارادونا به انگلستان در نیمهنهایی جام جهانی۱۹۸۶ +) به گوش آرژانتینیها میرساند. گزارشی مملو از شور، موسیقی کلام و مذهب، چکیدهای از فرهنگ صوتی مردمان کشورش در زمانی که فوتبال و مارادونا وعدهی انتقام الهی از انگلستانِ متجاوز به خاک فالکلند بودند.
آنهایی که مستند «مارادونا» اثر امیر کوستاریتسا۳ را دیدهاند به طور حتم ترانهی «زندگی یه قماره»۴ را از «مانو چائو»۵ خوانندهی سرشناس اسپانیایی – فرانسوی که به مارادونا تقدیم شده است را به یاد دارند. (+) یا آهنگ معروف «دست خدا»۶ از خوانندهی مشهور آرژانتینی «رودریگو بوئنو»۷ که اشارهای به گلِ دست خدای دیگو در جامجهانی ۱۹۸۶ داشت. (+) ترانهای که بارها توسط خود مارادونا نیز بازخوانی شده است.
ببینید: وقتی مارادونا و دخترانش ترانه دست خدا را میخوانند
هنگام حضور بتگونهاش در ناپل، ناپلیها به غیر از شعارهای ورزشگاهی مثل «اوله اوله اوله دیگو، دیگو»(+) و «اوماما مارادونا» (+) در بیش از ده آهنگ به او ادای احترام کردند. در «تانگویی برای مارادونا»۸ فوتبال او را به رقص تانگو تشبیه کردند و جالب اینجا است که سبک خود آهنگ نیز یک تانگوی تمام عیار است. در ترانهی «قدرت جادوی دیگو»۹(+) بازشدن دروازههای بهشت و پرواز را به جادوی ساقهای او مرتبط کردند. وقتی با آن شمایل چاق و غیر فوتبالیاش به بوکاجونیورز رفت؛ تیفوسیها شعار «بیا بیا، بخون با من»۱۰ را در تشکر از شعبدهی فوتبال او روی سکوها سر دادند.
بشنوید: شعار بیا بیا بخون با من
موضوع برتری مارادونا به پله نیز در حداقل سه آهنگ قدیمی قابل ردیابی است. از قطعهی معروف «تانگوی دیگو»۱۱ اثر خوانندهی سرشناس ناپلی «فائستو سیگلیانو»۱۲ و قطعه «ماردونا از پله بهتره»۱۳ (+) اثر «انزو رومانو»۱۴ تا سرود «برزیلیها برزیلیها»۱۵ (+) که طرفداران بوکاجونیورز برای مارادونا ساخته بودند.
اما جامجهانی ۲۰۱۴ نیز بدون مارادونا و بدون اتفاقی موسیقایی پیرامون او سر نشد. میزبانی برزیل برای هوادارن آرژانتین فرصتی مناسب بود تا رجزخوانیهای آهنگینشان را به حقایق تاریخ فوتبال پیوند بزنند. در این دوره تماشاگران آرژانتین سرودی با عنوان «برزیل! به من بگو چه حسی داره»۱۶ را میخوانند که حالا آوازهاش مرزهای فوتبال و ورزشگاهها را پشت سر گذاشته و به بخشی از فرهنگ توده در آرژانتین تبدیل شده است. روز پیروزی آرژانتین بر هلند در نیمهنهایی جام که مصادف با روز استقلال آرژانتین بود؛ مارش تشریفات ملودی این سرود را در خیابان مینواخت و رهگذران با آن همخوانی میکردند. (+) این روزها در صحنهی بسیاری از کنسرتها در آرژانتین این سرود با همنوازی ارکستر خوانده میشود (+) و حتا کودکان آرژانتینی هم آن را حفظند. (+) بازیکنان آرژانتین در رختکن آن را میخوانند (+) و حتا مارادونا هم در کنار هوادرانش آن را فریاد میزند. (+) سرودی که حالا قلب یک ملت است.
بشنوید: سرود برزیل به من چه حسی داره
ببینید: سرود برزیل به من بگو چه حسی داره در بازی ایران و آرژانتین
این سرود هیجانانگیز و ضربی یک کریخوانی بیرحمانه با برزیلیها است. بازی برزیل و آرژانتین در یکهشتم نهایی جام جهانی ۹۰ و دریبلهای مارادونا و گل کانیگیا را به آنها یادآوری میکند (+) و نوید این را میدهد که لیونل مسی جام را به بوینسآیرس خواهد آورد و در پایان با اشاره به این نکته که مارادونا از پله بهتر است سرود به انتها میرسد. نمونهای درخشان از یک ترانهی استادیومی که حقایق تاریخی و طنزِ گزنده مخصوص هواداری را در خود دارد.
ملودی و ریتم این سرود الهام گرفته شده از قطعهی «طلوع ماه بد»۱۷ از گروه راک اند رول دهه شصتی «کریدنس کلیرواتر ریوایول»۱۸ است. (+) قطعهای که در هنگام پخش در رتبهی دوم جدول فروش بیلبورد قرار گرفت و در سال ۲۰۱۱ به لیست پانصد آهنگ برتر تاریخ راکِ نشریهی رولینگ استون راه یافت.
اما تا پیش از سرود «برزیل! بگو چه حسی داره» طرفداران باشگاهِ «سن لورنزو» همان باشگاه محبوب پاپ فرانسیس بودند که بر اساس این ریتم و ملودی، سرودی پر شور را که به «داله داله ماتادور»۱۹ معروف است را میخواندند. سرودی که هر چه قدر از لحاظ بارِ هیجانی و قدرت رقصآوریاش غنیتر از نسخهی جامجهانی است اما از جهت قدرت نفوذ و زیباییها کلام فقیرتر از آن است.
بشنوید: سرود داله داله ماتادور
ببینید: سرود داله داله ماتادور روی سکوهای ورزشگاه سن لرونزو
امشب فینال جامجهانی ۲۰۱۴ در ریو برزیل برگزار میشود، شب مسی، مانوئل نویر یا شاید ماسکرانو ولی به طور قطع آنچیزی که در شور موسیقایی سکوها جریان دارد به سالها قبل بازمیگردد به مرد بازنشستهای که پس از ۲۴ سال از فینال رم هنوز حرارت، ریتم و موسیقی سکوها را در سیطرهی نام خود دارد.
پانویس
۱. You’ll Never Walk Alone
۲. Victor Hugo Morales
۳. Emir Kusturica
۴. La vida tombola
۵. Manu Chao
۶. La mano de dios
۷. Rodrigo Bueno
۸. Tango de Maradona
۹. Forza Magico Diego
۱۰. Vení, vení, canta conmigo
۱۱. Dieguito tango
۱۲. Fausto Cigliano
۱۳. Maradona è meglio ‘e Pelé
۱۴. Enzo Romano
۱۵. Brasilero, Brasilero
۱۶. Brasil, decime qué se siente
۱۷. Bad Moon Rising
۱۸. Creedence Clearwater Revival
۱۹. Dale dale matador