رابطه عود و لوت از دید تاریخی

این مطلب در قالب پرونده عود منتشر شده است، برای مشاهده بقیه مطالب به صفحه اختصاصی این پرونده مراجعه کنید.
مطلب زیر ترجمهٔ بخشی از مقدمهٔ کتاب «لوت در بریتانیا: تاریخچه‌ای بر این ساز و موسیقی آن» به قلم «متیو اسپرینگ»، محقق موسیقی است.

برخلاف باور متداول، لوت ساز معمول تروبادور یا ترووره نبوده است. لوت در پیکرنگاری‌ها یا ادبیات پیش از قرن سیزدهم انگلیس و فرانسه حضور ندارد. مقدمهٔ این کتاب به مواردی می‌پردازد که لوت پیش از ورود به اروپای شمالی مورد اشاره قرار گرفته است. همچنین به تفاوت بین لوت و دیگر سازهای مضرابی محبوب مانند گیتِرن و سیتول اشاره می‌شود.

تصور می‌شود که سازهای زهی مضرابی با دسته‌های بلند نازک و بدنه‌های نسبتاً کوچک قدمت بسیار بیشتری نسبت به سازهای مضرابی با دسته‌های کوتاه‌تر داشته باشند. لوت‌های با دسته‌های بلندتر در مهرهای استوانه‌ای بین‌النهرینی  مربوط به ۲۱۹۸ تا ۲۳۴۰ سال قبل میلاد مسیح و نیز در پیکرنگاری‌های مصر باستان به چشم می‌خورند. این آلات موسیقی باستانی نیاکان سازهایی امروزی مانند بعضی سازهای ترکی، تانپورای هندی، تنبور پاکستانی و بسیاری از سازهای اسلامی، آفریقایی و سازهای موسیقی فولکلور آسیای مرکزی محسوب می‌شوند. قدمت لوت‌های با دستهٔ کوتاه‌تر به دوران مصر باستان بازمی‌گردد. یکی از موفق‌ترین و دیرپاترین لوت‌های با دستهٔ کوتاه، عود عربی است. منشاء اصلی عود نامشخص است، اما حدس زده می‌شود که اعراب این ساز را بین قرن‌های هفتم تا نهم میلادی از بربت ایرانی ساخته باشند که همچنان می‌توان آن را به شکل عود امروزی دید. لوت عربی پیش از اسلام دارای دسته‌ای بود که اندازه‌ی دو طرف آن متفاوت بود و بدنه‌ای کوچک با روکشی از پوست داشت. لارنس پیکِن معتقد است که این ساز خود ریشه در لوت کوتاه‌دسته‌ای داشته که ترک-مغول‌های آسیای مرکزی در قرن اول میلادی در زمان حکومت کوشانیان می‌نواختند.

tumblr_mkv2aa3ubh1r29g9xo1_1280

لوت اروپای قرون وسطی ارتباطی تنگاتنگ با عود عربی دارد و حتی گفته می‌شود که نام لوت از العود عربی گرفته شده است. نام عود به معنی چوب است که ساز را از آن می‌ساختند. بسیاری از آلات موسیقی از چوب ساخته می‌شدند. شاید وجه تسمیه این ساز، نیاز به تأکید روی صفحهٔ چوبی ساز و در نتیجه متمایز کردن آن از سازهایی باشد که جلویشان از پوست، کاغذ پوستی یا هر مادهٔ دیگری ساخته می‌شد. در قرن‌های پس از ظهور اسلام، اعراب دست به تغییرات کوچکی در این ساز بردند و تا سه قرن پس از آن، این تغییرات شامل مواردی از جمله کوک کردن، تکنیک‌ها و تئوری موسیقی بود. هنری فارمر در سال‌های بین دو جنگ جهانی، تحقیقات گسترده‌ای روی عود عربی، خاستگاه آن و ورودش به اروپا انجام داد. این موضوع چندان مورد توجه قرار نگرفته، اما در سال‌های اخیر دوباره به آن توجه می‌شود.

در پیکرنگاری‌های قرون وسطی از قرن نهم تا دوازدهم میلادی در اروپا می‌توان انواع سازهای مضرابی دید که ویژگی‌هایی مشابه لوت دارند. هرچند همان‌گونه که امانوئل وینترنتیز مطرح می‌کند، ممکن است این تصاویر مربوط به سازی از خانوادهٔ کیتارای کلاسیک باشد که خود از نیاکان سیتول قرون وسطی و سیتِرن دوران رنسانس باشد. این آلات موسیقی معمولاً تنه‌هایی باریک داشتند که به جاگوشی به شکل پیاز متصل می‌شدند.

1282239425

زریاب، اهل بغداد، اولین عودنوازی بود که در اروپا شناخته شد. نام اصلی او ابوالحسن علی‌ ابن نافی بود.  او در سال ۸۲۱ میلادی به آندلس رفت و به خدمت عبدالرحمان دوم، خلیفهٔ کوردوبا (قرطبه) درآمد. شهرت زریاب به حدی بود که گفته می‌شود خلیفه شخصاً به خارج از کوردوبا رفت تا از او استقبال کند و سالانه ۴۰هزار قطعهٔ طلا به او می‌بخشید. از قرن دهم به بعد از قدرت موروها در شبه‌جزیرهٔ ایبری به مرور کاسته شد تا سرانجام در سال ۱۴۹۲ از گرانادا، آخرین سنگر مستحکم خود، نیز رانده شدند. در این دوران مسیحیان قدرتمند شدند و اراضی موروها را به اختیار خود آوردند. اراضی مسیحیان گسترده می‌شد اما تأثیر اعراب همچنان در آن مناطق باقی بود، از جمله بر موسیقی و سازها. مینیاتورهای مشهور در سرودهای سانتاماریا (۱۲۶۰ میلادی) از آلفونسو اِل سابیو، شاه کاستیل و لئون (۱۲۲۱-۸۴)، سازهای مختلفی را به تصویر می‌کشند که هم توسط موروها نواخته می‌شدند و هم توسط نوازنده‌های مسیحی. در دو تصویر سازهایی با کاسه‌های بزرگ و خرک‌های بزرگ و چندین سوراخ روی صفحه دیده می‌شوند. این سازها تفاوت آن‌چنانی با چیزی که امروز به عنوان عود در کشورهای عربی می‌شناسیم، ندارند. در یکی از این مینیاتورها، عود در کنار رباب نواخته می‌شود که تصویر آن ساز هم تفاوت چندانی با رباب امروزی در کشورهای عربی ندارد. در مینیاتوری دیگر، دو عود در کنار هم دیده می‌شوند، یکی در حال نواخته شدن و دیگری در دستان فردی است که به موسیقی گوش سپرده است.

منشاء عربی عود و رباب ممکن است دلیل این باشد که این دو ساز در کنار هم تصویر شده‌اند و شاید در قالب یک گروه نواخته می‌شوند. عود در این مینیاتور به قدری بزرگ کشیده شده که بدنهٔ تقریباً مدور آن کاملاً جلوی سینهٔ نوازنده‌ را گرفته و دسته‌اش از قاب تصویر خارج شده است. نُه گوشی در این تصویر به چشم می‌خورند که نشان می‌دهند این ساز پنج وتر و یک تک‌سیم در بالا یا پایین دارد و  سیم‌ها یا در نت‌های متفاوت در یک اکتاو یا در نت واحدی به فاصلهٔ یک اکتاو کوک می‌شوند. این ساز از طریق مضراب که در دست راست نوازنده قرار دارد نواخته  می‌شود. دست راست نوازنده زیر ساز قرار گرفته و وزن آن را تحمل می‌کند.

ud_and_lute

در مینیاتور دوم عودی با هشت گوشی و دیگری با دوازده گوشی دیده می‌شوند. احتمالاً این تصاویر چندان دقیق نیستند. در هر دو ساز، نه پگ به تساوی در دو طرف جاگوشی تقسیم شده‌اند و نه تعداد آن‌ها با تعداد سیم‌ها همخوانی دارد. یکی از سازها نه سیم به چهار جفت و یک سیم بم تقسیم شده‌اند. بنابه‌نظر نظریه‌پردازان قرن نهم، عود چهار سیم متناسب با طبایع اربعهٔ بدن داشت. این سیم‌ها هر کدام رنگی داشتند: زرد برای صفرا، سرخ برای خون، سفید برای بلغم، سیاه برای سودا. زریاب سیم پنجمی بین سیم‌های دوم و سوم به عود اضافه کرد که رنگ آن نیز به نشانهٔ روح سرخ بود. از مینیاتورهای مربوط به کانتیگاس این‌گونه برمی‌آید که عودهای چهار و پنج وتری در اسپانیای قرن سیزدهم شناخته شده بودند و این وترها معمولاً جفت بودند و نه تکی. پشت کاسهٔ تمام لوت‌ها و عودهای قدیمی باقیمانده با چسباندن ترکه‌های جداگانه به هم ساخته شده‌اند که تشکیل پوسته‌ای منحنی را می‌دهد. دست‌نوشته‌های عربی از قرن دهم میلادی نشان می‌دهند که این روش کاملاً مرسوم بوده است. باید فرض کنیم که عودهای اولیهٔ اروپایی که در مینیاتورهای کانتیگاس تصویر شده‌اند نیز پشت کاسه‌شان این‌چنین بوده، اما به هر صورت نمی‌توان از این امر اطمینان حاصل کرد.

 …

در قرن‌های دوازدهم تا چهاردم میلادی، سازهای دیگری به جز عود و گیتِرن نیز با با موفقیت از دنیای عرب وارد اروپا شدند. ساز شاوم نیز که از شمال آفریقا به اروپا برده شده بود، در ابتدای قرن پانزدهم میلادی، تبدیل به پایهٔ گروه‌های موسیقی رقص هاوت شده بود. این سازهای عربی‌الاصل تنوع بسیاری به تکنیک‌های نوازندگی موسیقی‌دانان قرون وسطی بخشیدند. این سازها پس از وارد شدن به اروپا، در واکنش به گسترش موسیقی پلی‌فونیک در اواخر قرون وسطی، به کار بسته می‌شدند. در قرن چهاردهم میلادی، لوت‌های موجود در اروپای مرکزی و شمالی به وضوح با عودهای پیکرنگاری‌های قرن سیزدهم اسپانیا متفاوت بودند.


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *