عود یا بربت به لحاظ پیشینه نظری و عملی از قدیمیترین سازهای ایران و سرزمینهای پیرامون آن است. باربد در دربار ساسانی، ابراهیم و اسحاق موصلی در خلافت عباسی به حکم تاریخ از نوازندگان ایرانی این ساز بودهاند و در رسالات فارابی، ابن سینا، ارموی و مراغی و … عود به عنوان ساز مرسوم ایرانیان و همچنین کاملترین ذواتالاوتار شناخته شده است. اما در قرن حاضر و پس از دوره صفویه در نوازندگی این ساز بین موسیقیدانان ایران فترتی به وجود آمد که دلایل آن به لحاظ تاریخی نامشخص است و هنوز نظریهای واحد و منطقپسند درباره این قضیه وجود ندارد. به هر حال این فترت باعث شد ما عود را که زمانی مهمترین ساز در بخش تئوریک و عملی موسیقی ایران بوده را در بین سازهای دوره قاجار مشاهده نکنیم و از طرفی در قرن حاضر میتوان آن را از فقیرترین سازها به لحاظ رپرتوار و تعداد نوازنده در ایران دانست. البته در یکی دو دهه اخیر نوازندگان جوانی که در ادامه این مقاله هم به صورت مختصر به آنها پرداخته خواهد شد در عرصه نوازندگی این ساز قدم برداشتهاند که جای امیدواری بسیار دارد. ما از تکامل این ساز در این چندصد سال اخیر بی بهره بودهایم، گویی تازه این ساز به سازهای ملی ما اضافه شده است و از این روست که منصور نریمان اولین نوازندهای است که به طور جدی به عود پرداخته و دارای اثری با این ساز است، در حالی که در ممالک ترک و عرب این ساز به عنوان یکی از سازهای مهم در این چند صد سال رواج داشته است. در ایران رییس وقت هنرستان ملی (روحالله خالقی) برای آموزش سازهای عود و قانون، دو نفر را به عراق میفرستد تا آموزشهای لازم در نوازندگی این دو ساز را ببینند و با بازگشت به ایران این آموختههای خود را در اختیار نسل جوان قرار دهند تا این دو ساز هم در ایران به رونق سابق خود بازگردند. همچنین قابل توجه است که ساز عود تا سال ۱۳۵۸ به عنوان ساز اول هنرجو در هنرستان پذیرفته نمیشده است.
با این تفاسیر قصد این مقاله بررسی سیر عودنوازی ۵۰ سال اخیر در ایران است؛ سالهایی که در آنها روند تکامل این ساز دوباره طی میشود. برای تحلیل این روند نوازندگان را در ۳ دسته نسل اول، دوم و سوم تقسیمبندی کردهایم. در نسل اول نوازندگانی چون منصور نریمان و عبدالوهاب شهیدی قرار دارند، در نسل دوم به نوازندگانی چون حسین بهروزینیا، ارسلان کامکار، محمد فیروزی، اسماعیل صدقیآسا میتوان اشاره کرد و از نسل سومیها هم می توان به شهرام غلامی، نگار بوبان، محمدرضا ابراهیمی، سعید نایب محمدی، مجید ناظمپور، علی پژوهشگر، بابک غسالی، کامران رستگار و شاهین علوی اشاره کرد. در این مقاله به بررسی شاخصترین نوازندهها در هر نسل، با ارائه نمونه صوتی از هرکدام خواهیم پرداخت.
در این مطلب برای بررسی نوازندگان از وجوه مختلف نوازندگی و همچنین میزان تأثیر آنها در گسترش این ساز شاخصهایی را ارائه مینمایم که این شاخصها در مجموع فن اجرای یک نوازنده از جنبههای متفاوت تا حس و موزیکالیته و همه جزییاتی که میتوانند در گوشنواز بودن یک اثر موسیقایی دخیل باشند را نشان میدهند.
این شاخصها عبارتند از:
الف) فن اجرا (تکنیک) که شامل زیرمجموعههای زیر است:
۱- میزان تسلط بر ریتم
۲- میزان تسلط بر کوک و فواصل
۳- میزان تسلط بر حفظ تمپو و افزایش و کاهش آن
۴- استفاده از دینامیک یا شدت نواخت در اجرا
۵- استفاه از امکانات مختلف و وسعت مطلوب و کامل ساز
۶- استفاده مناسب از تزیینها و بیانمندیهای مختلف در ساز مانند: استفاده از آکورد، دوبل نت، آرپژ، واخوان، کانسوردین و …
ب) صدادهی مطلوب ساز (سونوریته)
ج) موسیقایی نواختن (موزیکالیته) که شامل زیرمجموعههای زیر است:
۱- چگونگی و انسجام زمانبندی جملات
۲- چگونگی و انسجام اجرای اکسنتها و آرتیکولاسیونها
د) پردازش محتوای موسیقایی که شامل زیرمجموعههای زیر است:
۱- استفاده از ملودیهای خلاقانه
۲- درک محتوای موسیقی و استفاده از محفوظات ردیف موسیقی و محتوای موسیقی نواحی و استفاده مناسب از آنها در اجرا
۳- استفاده از تکنیکهای بسط و گسترش مانند: تکرار، سکانس، واریاسیونهای ریتمیک و …
۴- چگونگی طراحی و پیش رفتن روند داستان تکنوازی و بههمپیوستگی و ارتباط مطالب با یکدیگر
ه) سبک نوازندگی
و) میزان تأثیرگذاری در نسل بعد به واسطه آموزش
لازم به توضیح میدانم که این ویژگیهای مطرحشده را در جدولی در انتهای مقاله به طور کامل میتوانید مشاهده کنید.
بررسی نسل اول عود نوازی
منصور نریمان به عنوان یکی از تکنوازان برنامه گلها در رادیو فعالیت داشته و بیشتر آثارش از رادیو به سمع مخاطبان رسیده است. او بعد از دوره فترت عود، اولین نوازندهای است که به طور جدی به این ساز عود پرداخته است. قبل از او کسی به عنوان تکنواز عود مطرح نبوده و نریمان با تلاش و پشتکار و گوش دادن به آثار نوازندگان عود عرب و تقلید از آنها و ساختن اتود برای عود و اجرای ردیف موسیقی با این ساز کمکم جای این ساز را در بین سازهای ملی ایران باز میکند و از این روست که او پدر عود ایران نیز لقب گرفته است. از آثار او میتوان به ۴ مجموعه بربتنوازی اشاره نمود که در آنها نوازنده مجموعهای از اتودها و همچنین بداههنوازی در مدهای مختلف ردیف دستگاهی را ارایه کرده است. از دیگر آثار او در حوزه آموزش کتاب میتوان از «۴۲ قطعه برای عود» و «ردیف موسیقی برای عود» (برگرفته از ردیف موسی معروفی) نام برد که برای آموزش عود مورد استفاده فراوان توسط مدرسان این ساز قرار گرفته است. درست است که مجموعه اتودها و قطعههای اجرا شده توسط نریمان برای تسلط نوازندگان به تکنیک های نوازندگی عود از نظم و اصول خاص مَرتبتی و مرتبطی بهره چندان نبرده است اما با توجه به نوپا بودن این ساز در آن زمان نریمان با تألیفات و مجموعه آثارش نقش بهسزایی در گسترش عود و تربیت شاگرد برای نسلهای بعد داشته است. از نریمان به عنوان کسی که در صف اول نوازندگی عود در دوره معاصر است نمیتوان انتظار زیادی برای تکامل در نوازندگی این ساز چه به لحاظ گسترش تکنیک و ویرتئوزیته، چه به لحاظ محتوا و بیان موسیقی و … داشت، چرا که گذشت زمان برای پیشرفت رپرتوار و همچنین شیوه آموزش از ارکان اساسی پیشرفت نوازندگی در هر ساز به شمار میآید و با این حال نریمان از عهده وظیفه خود به خوبی برآمده و با مجموعه اتودها و قطعه ها توانسته نقش مهمی در پیشرفت عود در سالهای آتی داشته باشد.
از ابعاد مثبت کار نریمان به دو مورد میتوان اشاره کرد:
۱- او از اولین افرادی بوده که پس از دوره فترت عودنوازی این ساز را زنده کرده و به تکنوازی با آن پرداخته است،
۲- او با انتشار مجموعه اتود، قطعه و ردیف برای این ساز در تربیت شاگرد نقش مهمی داشته که از جمله شاگردانش می توان از حسین بهروزینیا، محمد فیروزی، شهرام غلامی، نگار بوبان و علی پژوهشگر نام برد.
از دیگر نوازندگان نسل اول به عبدالوهاب شهیدی، خواننده و نوازنده عود، میتوان اشاره کرد که به نوعی با الگو از محمد عبدالوهاب، خواننده مصری، علاوه بر آواز عود نیز می نواخته. بیشتر آثار شهیدی در قالب گروهنوازی و یا در برنامههای رادیو به همراه سازهای دیگر و آواز خودش است. او در این آثار به تکنوازی نیز میپردازد. از آلبومهای تکنوازی او «راز عود» را میتوان نام برد که به تکنوازی در دستگاه سهگاه، ماهور و آواز دشتی پرداخته است. شهیدی در آلبوم «مدح علی» همانطور که از اسمش پیداست سعی کرده با نوازندگی عود و خوانندگیاش حال و هوایی عرفانی در این اثر ایجاد کند. با توجه به خواننده بودن شهیدی، وی در شناساندن ساز عود به مردم نقش به سزایی داشته است. با توجه به اینکه در آن زمان در فضای پیرامون ساز عود نوازنده حرفهای و قابلی وجود نداشته، شهیدی از این فضا برای نوازندگی عود به همراه آواز خود استفاده کرده است. به هر حال شهیدی به لحاظ تکنیکی و تسلط بر ارایه موسیقی از طریق تکنوازی عود نمی تواند شنونده را اغنا کند و با توجه به وجود وی در نسل اول انتظار چندانی نیز نمیتوان از او داشت. شهیدی از این رو که خواننده مطرحی در آن زمان بوده توانسته نقش عود را در گروهنوازیهای ایران پررنگتر کند و این خود از عوامل تأثیرگذار در اشاعه این ساز نیز بوده است.
بشنوید: تکنوازی عبدالوهاب شهیدی از آلبوم راز عود
نوازندگان نسل دوم
از نوازندگان نسل دوم میتوان به حسین بهروزینیا، ارسلان کامکار و محمد فیروزی به عنوان فعالترین آن ها اشاره کرد که نقش زیادی در اوایل انقلاب و دهه ۶۰ در گروههای مطرحی چون عارف و شیدا و بعدها، گروه دستان داشتهاند که بیشتر به عنوان همراهیکننده با بقیه سازها در گروه نقش بازی میکردند و نه تکنواز. به نوعی در آن سالها عود با توجه به رنگ و گستره صوتی منحصر به خودش در گروه ایرانی، به اصطلاح من نقش «فضاپرکن» را داشته است. اما در این میان حسین بهروزینیا در تکنوازی عود فعالتر عمل کرده و به نوعی در تکنوازی هایاش صدای عود را با بیان و سونوریته متفاوتتری نسبت به قبل به گوش مخاطبان این ساز رسانده است.
بهروزینیا از معدود نوازندگان عود است که در آن دوره علاوه بر نوازندگی به آهنگسازی نیز پرداخته و به نوعی با تکنوازیهایش جای این ساز را بیشتر در میان اهل فن باز کرده است. آثار تکنوازی او عبارتند از: آلبوم «کوهستان» که گلچینی از ملودیهای بومی ایران است و حس آرامشبخشی را به شنونده القا می کند و با توجه به جنس متفاوت صدای عود بهروزینیا از تکنیک این ساز برای بیان آهنگها به خوبی بهره برده است.
بشنوید: قطعهای از آلبوم کوهستان
آلبوم دیگر بهروزینیا «یادستان» است که او در آن مجموعهای از تصنیفهای خاطرهانگیز آهنگسازان قدیمی ایران را با ساز عود اجرا کرده است. این اثر نیز صرفاً یک کار اقتباسی است که به دلیل فقدان ارایه آثار با ساز عود رنگ صوتی منحصر به خود را دارد اما در کل نمی توان آن را نیز اثری مستقل دانست، چرا که همه کارها در این مجموعه اقتباسی است و با فرم های مختلف تکنوازی در این کار روبه رو نمیشویم.
بشنوید: قطعهای از آلبوم یادستان
آلبوم دیگر او «آفتاب نیمه شب» با همراهی تنبک پژمان حدادی است. در این آلبوم نوازنده بیشتر از داشته های موسیقی خود استفاده نموده و سعی کرده اجرای آزادتری داشته باشد. قطعه «آفتاب نیمه شب» که برگرفته از ملودی موسیقی خانقاهی مراکشی بوده و دارای متر متفاوتی نیز تسن، از بخشهای شاخص این مجموعه محسوب میشود که شیوه اجرای این ریتم با عود خیلی مناسب جلوه کرده است.
از دیگر آثار بهروزینیا میتوان به آلبومهای «از سنگ تا الماس» و «در سرای تنهایی» اشاره کرد که به نوعی بیان شخصی او در این دو آلبوم مشهودتر است. در آلبوم اول او به نوازندگی در دستگاه نوا پرداخته و از قطعات رپرتوار موسیقی ایرانی (تصنیف رفتم در میخانه و رنگ نوا) نیز بهره برده است. او در این آلبوم بیشتر در فضای موسیقی دستگاهی حرکت کرده و گوشههای مختلف دستگاه نوا را در آن نواخته است. در آلبوم «در سرای تنهایی» که در دستگاه شور است، او از خطهای مختلف ضبط شده با سازش استفاده کرده و استفاده مکرر از فیگورهای کوچک ملودی و بسط و گسترش آنها تا حدودی ساده جلوه میکند و نمیتوان گفت این اثر نسبت به دو آلبوم قبل او دارای ویژگی متمایزی است.
در مجموع بهروزینیا جز فعالترین نوازندههای عود در نسل دوم است و آثارش به لحاظ محتوا و تکنیک پیشرفت قابل توجهی نسبت به نوازندگان نسل قبل از خود داشته است. بهروزینیا از عودی استفاده میکند که کاسه رزونانسیاش نسبت به عودهای معمول کوچکتر است و دستهای بلندتر از عود معمولی دارد که به آن بربت ایرانی گفته میشود و استفاده او از این ساز ارتباط مستقیم در نوع صدادهی ساز او داشته و صدای خشکتر، کم نفستر و کم طنینتری را نسبت به عود معمولی ایجاد میکند. همچنین شیوه نوازندگی او که بسیار ملهم از شیوه تارنوازی و انگشتگذاری های آن است و در بعضی موارد حالت اجرای ساز تار را تنها با سونوریتهای متفاوت در ذهن تداعی میکند.
ارسلان کامکار
از دیگر نوازندگان مطرح این نسل ارسلان کامکار است که کارهای موفق بسیاری از او در گروهنوازیها شاهد هستیم که در بخشی از این آثار به تکنوازی نیز پرداخته است. اما ارسلان کامکار فقط دارای یک آلبوم تکنوازی عود به صورت مستقل است که «روژیار» نام دارد. نوازنده بیشتر در این آلبوم از ملودیهای کردی استفاده کرده و به نوعی لحن موسیقیاش نیز بیشتر ما را به فضای موسیقی کردی سوق میدهد. این اثر بیشتر حالت قطعهنوازی دارد تا تکنوازی بر اساس سناریویی مشخص. در این اثر روند منطقی و مشخصی نمیتوان دید که نوازنده بر اساس آن از ابتدا تا انتهای مجموعه با یک طراحی فکرشده روند موسیقی خود را به پیش برده باشد.
در مجموع ارسلان کامکار و حسین بهروزی نیا در گسترش ساز عود در اجرا و همچنین آموزش سهم بیشتری از نوازندگان دیگر در نسل اول و سوم دارند. استفاده آنها از این ساز در گروه با توجه به تکنیک بالاتر آن ها نسبت به دیگر نوازنده ها و نسل قبل از خود تأثیر بسیاری در رنگ صدای گروههای ایرانی داشته است.
بشنوید: قطعهای از آلبوم روژیار
و اما در نسل سوم چه به لحاظ کیفی و چه به لحاظ کمی در آثار این دوره با رشد قابل توجهی روبهرو میشویم. شهرام غلامی، سعید نایب محمدی، نگار بوبان، محمدرضا ابراهیمی، مجید ناظم پور از نوازندگان مطرح این نسل هستند.
از میان این نوازندگان به توصیف آنهایی که فعالیت بیشتری در روند تکنوازی این ساز در این سالها داشتهاند میپردازم.
شهرام غلامی
آثار تکنوازی او عبارتند از «طلوع کویر» و «هلهله» (به همراه حبیب مفتاح، نوازنده ساز های کوبه ای). همچنین او دارای دو اثر به صورت تریو است؛ تریو با سنتور و تمبک به همراه جاوید افسری و بهنام سامانی، و دیگری آلبوم «یک روز» به همراه سارود و تنبک.
در آلبوم «طلوع کویر» که به نظر نگارنده یکی از بهترین تکنوازی های موجود عود نوازی در ایران است، گویی روند تکنوازی شهرام غلامی دارای سناریویی مشخص است و ما با همراهی این اثر در جریان فراز و فرودهای آن غرق در داستانسرایی این نوازنده به وسیله سازش میشویم. شنونده این اثر به راحتی میتواند این داستان را با اوج و حضیضهای بهجا که توسط نوازنده در ملودی، ریتم و دینامیک ایجاد میشود، دنبال کند.
این اثر در ابتدا با درآمد نوا شروع شده و بعد نوازنده نقبی به آواز دشتی میزند و روایت خود را ادامه میدهد و بعد از گذار از آواز بیات ترک، کار خود را با قطعهای رنگ مانند در دستگاه همایون خاتمه میدهد. او همچنین با حفظ بیان شخصی خودش به خوبی از گوشههای ردیف نظیر نغمه، مثنوی، کرشمه، دوگاه، شهابی، بختیاری، موالف و …در اجرایش بهره برده است.
بشنوید: قطعهای از آلبوم طلوع کویر
آلبوم «هلهله» از دیگر کارهای اوست که ژانر آن متفاوت از کار قبلیاش است و حال و هوای اثر با توجه به ریتمها و ملودیهایش بیشتر فضای موسیقی جنوب ایران را تداعی میکند که در این اثر نقش حبیب مفتاح در ساز های کوبهای بسیار حائز اهمیت است. در این اثر استفاده از ریتمهای پرتحرک و سرزنده خودنمایی میکند و در مجموع عود و سازهای کوبهای هماهنگی و همافزایی قابل تأملی در راستای ایجاد یک اثر متفاوت داشتهاند.
آلبوم «یک روز» که توسط نشر هرمس منتشر شدهاست، حاصل همنشینی دو نوانده ایرانی (شهرام غلامی و پژمان حدادی) و نوازندهای هندی به نام رجیب چاکرابورتی (نوازنده ساز سارود) است. شهرام غلامی اولین نوازنده عود ایرانی است که آلبومی با نوازندهای در ورای مرزهای ایران اجرا کرده که به صورت رسمی در ایران منتشر شده باشد. دراین اجرا که حاصل همنشینی یک روز در استودیویی در ایران است، او توانسته به خوبی از پس این همنوازی برآمده و گفتگوی سازی منحصر به فردی در اجرای این آلبوم با نوازنده هندی به اجرا درآورده و در مجموع در این اثر فضای موسیقیایی دو فرهنگ ایران و هند به خوبی در هم تنیده شده است.
آثار شهرام غلامی به لحاظ محتوا از تنوع خوبی برخوردارند، از جمله یک اثر در فضای موسیقی دستگاهی، یکی در فضای موسیقی مناطق جنوب با لحن مختص نوازنده و دیگری در فضایی کاملاً متفاوت که ترکیب موسیقی ایران و هند است. او به لحاظ فن اجرا، سونوریته ساز، پردازش مطالب موسیقایی، بسط و گسترش آنها، استفاده از امکانات ساز و وسعت مطلوب ساز و بهرهمندی از تزیینها و بیانمندیهای مختلف ساز عود توانسته در سطح مطلوبی شنونده خود را اغنا کند، هر چند که به لحاظ دینامیک اجرا ، مضرابهای تک و پر قدرت و جملات دارای حمله و اکسنت در ساز او کمتر دیده می شود؛ چیزی که در سازهای مضرابی بسیار پررنگ است و این امر روند تکنوازی را کمی یکنواخت جلوه میدهد.
سعید نایبمحمدی
آثار او شامل سهنوازی «فیه ما فیه» همراه با آیدین احمدینژاد (ویلنسل) و همایون نصیری (سازهای کوبهای)، «نثر و نظم» با همراهی تنبک حمید قنبری و نیز «قول و غزل» با همراهی تنبک پدرام خاورزمینی و حمید قنبری هستند. البته نایبمحمدی به تازگی اثر جدیدش با نام «از ری تا روم» را همراه با خوانندگان و سبکهای مختلف به جامعه موسیقی عرضه کرده است.
آلبوم «فیه ما فیه» که همنوازی عود، ویولنسل و تنبک است، به نوعی تجربه جدیدی در ترکیب ارکستراسیون محسوب میشود که کمی هم برای شنونده غریبه جلوه میکند. این آلبوم شامل ۷ قطعه است که هر قطعه بیان مجزایی دارد و در مجموع یک روند کلی از ابتدا تا انتها نظیر کارهای قبلی نوازنده ندارد. در هر قطعه نوازندگان از موسیقیهای مختلف مناطق جهان استفاه کردهاند که در آن طعمهای مختلف موسیقایی از موسیقی خاورمیانه تا آفریقایی و اروپایی دیده میشود و اثر تجربی متفاوتی به حساب میاید که نمیتوان در آن نسبت خاصی با موسیقی ملی ما دید. نوازنده در این اثر با توجه به علایق شخصی خود با ارکستراسیونی خاص به دنبال کشف صداهای متفاوت در جغرافیایی وسیعتر است. در نهایت این اثر در قالب محتوای موسیقایی متفاوتی ریخته شده و نمیتوان وحدت مشخصی در مجموع کار مشاهده کرد. به نوعی انتخاب ویولنسل بر اساس محتوا و هویت موسیقی در منطقه یا فرهنگ خاصی صورت نگرفته و گویی بیشتر حجم صوتی و ترکیب متفاوت این دو ساز در کنار هم در این اثر مد نظر آهنگسازان بوده است.
بشنوید: قطعهای از آلبوم فیه ما فیه
آلبوم «نثر و نظم» در مایههای افشاری و نوا اجرا شده و نوازنده در آن روند اجرا را در قالب کلاسیک ارایه کرده است، به طوری که با پیشدرآمدی شروع کرده که تحت تأثیر تم یکی از تصنیفهای قدیمی است (تصنیف ای کبوتر) و با اجرای گوشه های درآمد، مثنوی، عراق و نهفت کار خود را با پنج ضربیای به پایان رسانده که بخشهایی از آن نیز به نوعی ملهم از رنگ نوا بوده و به طور مناسبی با فیگورهای ملودیک نوازنده گره خورده است. در این اثر نوازنده سعی کرده روند روایت موسیقیاش را در قالب کلاسیک همانطور که ذکر شد به شکل تکنوازیهای مرسوم ارائه کند و در میان قطعات از چهارمضرابهایی با تمپوی بالا نیز استفاده نموده که به نظر میرسد از سازهای مضرابی دیگر مثل تار و سنتور متأثر است. در مجموع هنگام شنیدن این اثر به نظر میآید نوازنده در استفاده از تکنیکها و مضرابهایش تحت تأثیر سازهای دیگر چون تار است که این امر به خصوص در چهارمضرابهای او (که از ویژگیهای موسیقی نایبمحمدی نیز محسوب میشود) به چشم میخورد.
در آلبوم «قول و غزل» که به نظر نگارنده چه به لحاظ تکنیک و چه به لحاظ محتوا از سطح کیفی بالاتری برخوردار است، نوازنده با شروع گیرای یک قطعه ضربی در دستگاه همایون کار خود را شروع کرده و با ادامه در دستگاه چهارگاه و عبور از گوشههای مختلف به قطعه «قول و غزل» میرسد که این قطعه به نظر نگارنده نقطه اوج این آلبوم نیز به شمار میآید. نایبمحمدی با استفاه از یک تم زیبای موسیقی نواحی ین قطعه را بسط و گسترش میدهد و در نهایت با چهارمضرابی که از عناصر موسیقی او نیز است کار خود را به پایان میرساند.
بشنوید: بخشهایی از قطعهی قول و غزل
نگار بوبان
آثار او شامل آلبومهای «پیاپی» و «به هنگام» و «در گذار» میباشد که در آلبوم نخست به تکنوازی عود پرداخته و در آلبوم «به هنگام» و «در گذار» در کنار عود آواز هم خوانده است.
با شروع اولین قطعه از آلبوم «پیاپی» حس قطعه شنونده را به تفکر فرو میبرد. در مجموع در آلبومهای بوبان با توجه به ساختار جملهبندی و انسجام در بیان موتیفها و جملات به نظر میرسد که او به دنبال بیان مفهوم دریافتی خود و ساختن فضای موسیقایی منحصر به خودش به دور از تنش و هیجان است. با توجه به سونوریته مطلوب سازش و استفاده از دینامیکهای متفاوت توانسته این فضا را که به لحاظ زمانبندی در حالت معلق متریک بودن و نبودن قرار دارد، ترسیم کند و این از ویژگیهای نوازندگی بوبان است. با توجه به این که ساز عود به لحاظ تکنیکی پیشرفت بسیاری در این نسل داشته، اما نگار بوبان در مقابل فضای غالب موسیقایی، سونوریته و دینامیکهای متناسب با اجرای قطعاتش، به لحاظ ویرتیوزیته نتوانستهاست از تکنیکهای متنوع این ساز مضرابی بهره ببرد. با توجه به گستردگی تکنیکهای نوازندگی در ساز عود، نوازنده در اجرای دو آلبومش قصد نداشته در لحظاتی شنونده را از یکنواختی روند اجرا دور کند و با استفاده از امکانات گسترده این ساز شنونده را به تکاپو بیاندازد و او را با نقطه های عطف مختلف در قطعات روبهرو سازد. اما در مجموع دو آلبوم نگار بوبان به لحاظ فرم و عناصر گوناگون موسیقی دارای وحدت و انسجام قابل تحسینی است. هر چند لحن خوانندگی این اثر که بر روی اشعار رودکی و شاملو است، نامأنوس بوده و به لحاظ جنس صدا ارتباط مناسبی نمیتوان با آن برقرار کرد، اما طراحی ابتدایی تحریر آواز شنونده را جذب خود کرده و در مجموع با توجه به زن بودن خواننده صدای او حالت زنانه را به مخاطب القا نمیکند.
بشنوید: قطعهای از آلبوم پیاپی
نگار بوبان در آموزش و پژوهش نیز فعال بوده و از او چندین کتاب از جمله «ردیف موسیقی برای بربت» و «نتنگاری ۴۲ قطعه نریمان برای عود» موجود است. او همچنین مقالاتی را در موضوعات بنیان مشترک ریتم در موسیقی و زبان فارسی، ادوار ایقاعی، زمانبندی واکهها در پارهگفتار و … در کارنامه هنری خود دارد.
بشنوید: قطعهای از آلبوم بههنگام
مجید ناظمپور
آثار او شامل «کنسرت بربت»، «راز ساحل»، «فلسفه»، «حکمت» و «زریاب» هستند. آلبوم «کنسرت بربت» ضبط یک اجرای زنده است. ناظمپور بیشتر در این اثر تحت تأثیر نوازندگان عرب و به خصوص مکتب عراق است و قطعه آخر این آلبوم با نام «پرواز گنجشک» اثر منیر بشیر است. البته ناظمپور در آلبوم «راز ساحل» نیز این قطعه را با کیفیت بهتری به لحاظ سونوریته و تکنیک اجرا کرده است. او در این اثر از ملودیها و تمهای متفاوت و پرانرژی استفاده شده و همچنین دو تصنیف قدیمی و یک پیشدرآمد از درویشخان در آن به کار رفتهاند. در آلبوم «راز ساحل» او شروعی با آرپژ های متوالی در فضای گام مینور دارد که فضای رمانتیک و پیانومانند را تصویر میکند و بعد به آواز اصفهان میرود و در ادامه ماهور و در نهایت شوشتری و قطعه «پرواز گنجشک» منیر بشیر را مینوازد. در این دو اثر تا حدودی در وقوف بر اینتروال و سونوریته نوازنده، دقت کافی را نمیبینیم و همچنین نوازنده از ریزهای ممتد بسیار استفاده میکند که به نوعی تداعیکننده حالت نوازندگی ساز تار است.
بشنوید: قطعهی گل سرخی برای مادرم
در دو آلبوم «فلسفه» و «حکمت» قطعات اجرایی نوازنده به طور کامل در فضای موسیقی دستگاهی هستند و سناریوی مشخصی در پیگیری روند جملات در دستگاهها و آوازهای اجرایی توسط نوازنده نمیتوان مشاهده کرد، گویی طراحی و دیزاین کار بر اساس بداهه بوده و قطعات از پیشساخته در آن جا نگرفته است. دیگر آلبوم ناظمپور «زریاب» است که گیتار نیز در این مجموعه همراه عود نواخته شده و در آن از موسیقی ایرانی، عربی و اسپانیایی استفاده شده است و فضایی کاملا متفاوت دارد. با توجه به ریتمهای فلامنکو و لحن موسیقی عرب در کنار موسیقی ایران قشر وسیعتری از عام مردم نیز می توانند با این ساز ارتباط برقرار کنند و نسبت به آثار دیگر او از سطح پایینتری به لحاظ محتوا برخوردار است و شیوههای گوناگون موسیقی در این اثر به طور مناسبی به هم پیوند نخوردهاند. نوازنده در بروشور آلبومش توضیحاتی را در مورد ارتباط نام این آلبوم با محتوای موسیقی آن داده که بر اساس آن مطالعات تاریخی او را در مورد این ساز نشان میدهد «زریاب موسیقیدانی جهانی در ۱۱ قرن پیش در خلافت عباسی بوده که از بربت به عود و بعد به یک گیتار اولیه رسیده است و دلیل این ترکیب بندی سازی و موسیقایی به نوعی برگرفته از شخصیت زریاب است.»
بشنوید: قطعهای از آلبوم زریاب
ناظمپور همچنین در پژوهش درباره ساز عود بسیار فعال بوده و در مورد تاریخچه این ساز نیز صاحب کتاب است که از آثار ارزشمند او به شمار میآید. در مصاحبهای با مجید ناظمپور به آثار او در این حوزه و تاریخ عود، مفصل پرداختهشده است.
محمدرضا ابراهیمی
ابراهیمی تنها یک اثر در تکنوازی عود دارد که نام آن «ثنا» است. این آلبوم که در فضای دستگاهی اجرا شده، با قطعهای در همایون شروع میشود و بعد به شور و دشتی رفته و بعد از بازگشت به همایون در انتها در دستگاه سهگاه فرود میآید و به نوعی یک مرکب نوازی محسوب میشود. نوازنده سعی کرده علاوه بر اجرای قطعههای آوازی، از موتیفهای کوچک ردیف در ضربیها استفاده کند و با بسط و گسترش آن قطعههایش را ساخته و پرداخته کند. حالت جملهبندیها و طرز نواختن مضراب های او بسیار تأثیرگرفته از مکاتب تارنوازی است. او همچنین یکی از فعالان عرصه آموزش عود به شمار میآید.
در جدول های ذیل بر اساس شاخصهایی که در ابتدای مطلب ذکر شد نوازندگان به صورت آماری مورد بررسی قرار گرفتهاند و این کار صرفاً برای آشنایی مخاطبان با موارد تأثیرگذار در هنر تکنوازی است و جنبه ارزشی ندارد.
جدول شماره یک
جدول شماره دو