میراث‌داران تُرک ساز عود؛ به بهانۀ آلبوم اشتیاق از یوردال توکجان

این مطلب در قالب پرونده عود منتشر شده است، برای مشاهده بقیه مطالب به صفحه اختصاصی این پرونده مراجعه کنید.

شاید برای اکثر شنوندگان عود، شنیدن صدای این ساز در غیر از فضایی که در آن فرهنگ موسیقی عرب در طی سالیان دراز بر فرم و محتوای این ساز و نوازندگی‌اش سایه انداخته دشوار بنماید. اعراب همواره در نواختن عود پیش‌گام بوده‌اند و نوازندگان عرب همیشه اسم و رسمی شناخته شده در این ساز داشته و دارند. چنان که چندان عجیب نیست اگر امروز یک شنوندۀ عود، این ساز را ساز قوم عرب بداند. این‌که ریشه‌های یک ساز متعلق به کجا است بحثی است که ذهن تاریخ‌پژوه را مشغول می‌کند؛ برای شنونده اما ساز در سایۀ نوازندۀ آن معرفی می‌شود و مُهر او را با خویش دارد. شنونده‌ای که در این لحظه به عود علاقه‌مند می‌شود پس از کمی کند و کاو امکان ندارد در بدو امر به نام اساتید عربی همچون خانوادۀ بشیر و نصیر شمه بر نخورد. بی‌راه نیست اگر شمه که دانش‌آموختۀ مکتب عراقی منیر بشیر است را امروز تواناترین نوازندۀ زندۀ عود بدانیم.

عود در میان اعراب همیشه سازی سیال بوده و جریانی زنده داشته است.”بیت العود العربیۀ” شمه نیز که عمر چندانی از آن نمی‌گذرد و ده پانزده سال پیش در سایۀ کمک‌های وزارت ارشاد مصر در قاهره تأسیس شد چند وقتی است که اجراهای خیره‌کننده‌ای از شاگردان جوانش را به تماشا می‌گذارد (به این اجرای قدیم نگاه کنید، نام یکی از این شاگردان محمد أبوذکری است، نام وی را جستجو کنید تا پیشرفتش را در اجراهای بی‌نقص و شگفت‌آور امروزش ببینید). از همین رو است اگر مکتب عراق هم‌چنان نامی است آشنا؛ و از همین رو است اگر شنونده، مصر و سوریه و عراق را خاست‌گاه عود بداند. با این حال عود در پهنه‌ای بزرگ‌تر خانه کرده است. و کشورهایی دیگر نیز روی این ساز تأثیر گذاشته‌اند که نام‌شان کم‌تر شنیده شده است؛ ارمنستان و یونان و ترکیه از این دسته‌اند. به خصوص ترکیه که نوازندگانش در حوزۀ عرب هم با یک‌دیگر در حال داد و ستد بوده‌اند. دربارۀ خود ساز، تقریباً بین عود ترکی و عود عربی تفاوت ساختاری‌ای وجود ندارد، چنان‌که بین این دو و عودی که در نقاط دیگر می‌نوازند. با این‌حال در جستجوهایم دیدم که عود ترکی تمایل دارد با کاسۀ کوچک‌تر و یک حفرۀ بزرگ -به جای دو حفرۀ کوچک معمول- خود را متمایز نشان دهد (برای نمونه به این‌جا+ نگاهی بیندازید). گرچه بی‌شک برای سازی هزارساله چون عود که در گستره‌ای بدین وسعت رشد کرده، تغییراتی جزئی از نقطه‌ای به نقطۀ دیگر چندان غیرمنتظره نیست، اما با کمی مسامحه می‌توان وی را از گذر بیش از هزارسال نغمه‌سرایی، سازی دست‌نخورده دانست (+). گذشته از خود ساز، تکنیک‌های نوازندگی عود را نیز با کمی مسامحه می‌توان در همۀ نقاط یک‌سان دانست. عود مدرن خاصه با همّتی که آموزگارانش در یک‌دست کردن و هم‌چنین گسترش آن داشته‌اند را امروزه می‌توان سازی دانست که همچون گیتار در هرکجای دنیا که بخواهید آن را آموزش ببینید با متودی یکسان روبرو خواهید شد. تلاشی که با توجه به دغدغه و توجه مضاعف نوازندگان آن در سدۀ اخیر به آموزش نت‌محور و اصولی امروزه به ثمر نشسته است. عبدالرحمن جبقجی(متولد ۱۹۳۱ و در گذشته به سال ۲۰۰۳) در مقدمۀ تعلیم عود خویش می‌نویسد: “هنگامی که من کودک بودم به دنبال کتابی برای آموختن عود می‌گشتم، و کتاب‌هایی نیز از عراق و ترکیه و مصر پیدا کردم و خواندم، اما مرا راضی نکردند. برای همین به جستجوی خودم ادامه دادم و به کتاب‌های آموزشی سازهایی که شبیه به عود بودند مثل گیتار و ماندولین رجوع کردم و پس از سالها تحقیق، تصمیم به نگارش این کتاب گرفتم تا آن‌ها که علاقه به یادگیری صحیح عود دارد از آن استفاده کنند. زمانی که من صرف نگارش این کتاب کردم پانزده سال بود و در سال ۱۹۷۶ موفق به اتمام آن شدم، بعد از جستجوی بسیار در میان اعراب و دیگران.”

با این حال بیش از اقوام دیگر، ترک‌ها در سدۀ اخیر پا به پای اعراب نقشی چشم‌گیر در پیش‌رفت این ساز داشته‌اند. پیشینۀ نوازندگی عود ترکی با سابقه‌ای که در یک نگاه نیز می‌توان به دست آورد مشخصاً قابل تأمل است. از این میان می‌توان به شریف محی‌الدین تارگان (حیدر) اشاره کرد که با مکتوب کردن متود نوازندگی‌اش تأثیری به سزا در تثبیت اِلِمان‌های موسیقایی خویش داشت. اشاره به موقعیت شریف محی‌الدین تارگان از این جهت ضروری است که وی علاوه بر نوازندگی و آموزش ساز در ترکیه و آمریکا، در قلب حوزۀ عرب نیز شأنی در خور توجه دارد؛ سابقۀ ایجاد حلقۀ آموزشی و تعلیم شاگردان تأثیرگذار و مدیریت مدرسه‌ای چون کنسرواتوری بغداد در کارنامۀ او برای رساندن مقصود کافی است؛ مدرسه‌ای که خروجی‌های به نامی چون جمیل و منیر بشیر، سلمان شُکُر و غانم حداد را دارد.

«شریف محی‌الدین تارگان حدود صد سال پیش روشی برای نوازندگی عود تنظیم و تدوین کرد که هم‌چنان در حوزۀ ترکی-عربی از آن استفاده می‌شود». و بیش از آن این موضوع «جالب است که عرب‌ها در برابر این متود جبهه نگرفتند، چرا که ریشه‌های موسیقایی در بین این حوزه‌ها دارای اشتراکات بسیاری است؛ برای مثال وقتی که یک عرب در مقام حجازکار می‌نوازد، برای یک موسیقی‌دان ترک هم همان حجازکار است و تفاوتی نمی‌کند» (+)، با این حال بیش از همه این نکته درخور توجه است که بی‌گمان سعۀ صدر نوازندگان دنیای عود در دوچندان شدن فراگیری این ساز بی‌تأثیر نیست، و نیز برای نوازندگان شرقی حاوی پیام و درس مهمی است.
عودی که شریف محی‌الدین در ترکیه از پیشنیان خویش فرا گرفته بود در ترکیه به شریف محی‌الدین متوقف نشد. چه در میان آموزگارانی چون موتلو تورون که در این زمینه کتاب مرجع دارند و چه در میان نوازندگان. از این میان می‌توان به یوردال توکجان اشاره نمود. یوردال توکجان، متولد ۱۹۶۶ در ترکیه است. او در ۱۹۹۸ از کنسرواتوار دولتی موسیقی ترکی متعلق به دانشگاه فنی استانبول فارغ‌التحصیل شد و با عضویت در هیأت علمی در همان دانشگاه به تدریس و تحقیق پرداخت. در ۱۹۹۰ به عضویت گروه موسیقی وزارت فرهنگ و گردشگری ترکیه‬ درآمد و به این واسطه در فرانسه، هلند، بلژیک و اسپانیا اجراهایی با گروه همان نهاد داشت و همچنین به عنوان یک سولیست با ارکستر مجلسی هلند در برنامۀ موسیقی اروپایی با محوریت عود اجراهایی داشته است. یوردال در کشورهای زیادی و با هنرمندان متعددی در فضاهای متفاوت هم ساز زده است، هنرمندانی چون سیمون شاهین، عمر بشیر، رز دالی، مرجان دده و غیره.

Front

بشنوید: جدایی از آلبوم اشتیاق، اثر یوردال توکجان

آلبوم «اشتیاق» (Passion) به گمانم اولین آلبومی است که او در آن به تک‌نوازی می‌پردازد، به غیر از یک آهنگ که ساز بندیر هم او را همراهی می‌کند. (اطلاعات کامل دربارۀ مشخصات آلبوم و نمونۀ قطعات بیشتر را این‌جا+ در سایت ناشر می‌توانید پیدا کنید). توکجان در آلبوم «اشتیاق» علاوه بر اینکه در نوازندگی از مشی عرب فاصله گرفته، در پرداخت آهنگ نیز لحنی متفاوت با آن‌چه تاکنون از عود شنیده‌ایم دارد (خاصه که در نوازندگی بسیار ما را به یاد لوت می‌اندازد). شاید تکنیک‌های نوازندگی خاص او که گاهی وام‌گرفته از تکنیک‌های گیتار است برای او در فراهم آوردن این متود بی‌تأثیر نباشد (نگاهی به آرپژهایی که می‌گیرد در این معرفی عود+ توسط او بیندازید) و هم‌چنین ضروری است که بر این نکته تأکید شود که حتماً حاصل فعالیت او انقلابی در این ساز به وجود نیاورده است، اما هرچه هست اشتیاق صدایی جدید و لحنی بدیع دارد و برای شنوندۀ عود، تجربه‌ای تازه است. نظیر این البته در نسل جدید عودنوازان معاصر پدیدۀ غریبی نیست، مثلا حیثم صفیه، اما نمی‌توان هیچ‌گاه آن‌را به عنوان یک عنصر تثبیت‌شده قلمداد کرد. کنده‌کاری‌ها و اشاره‌ها و ویبراسیون‌های اغراق‌شده که به هیچ‌وجه بر روی ساز غریبی نمی‌کنند در دست چپ، و استفاده از تمامی سیم‌ها و ریزهای فراوان و ممتد و پیوسته در تکنیک دست راست توکجان در نوازندگی‌اش لحنی منحصر به فرد ایجاد کرده‌اند. توکجان غیر از آن‌که در فضای موسیقی غیردستگاهی می‌نوازد، در ملودی نیز لحن عرب را ندارد؛ تمام تکنیک‌های مورد اشاره با اضافه شدن پاساژها و جمله‌بندی‌های خاص توکجان این فضا را به او داده است که عود را ساز شخصی خودش کند، با پیشینه و فرهنگ خودش. در کنار این‌ها، عودِ محصولِ دستِ سازندۀ تُرک را که اضافه کنید بی‌شک «اشتیاق» را کاری تمام و کمال تُرکی خواهید دانست. توکجان که مدت‌ها است با کارگاه فاروک تورونز همکاری میکند در این آلبوم نیز از عود ساختۀ آقای تورونز استفاده کرده. نوازندگی، ملودی، و صدای خاص عود فاروک (که شاید بتوان گفت هم کمی تیزتر و هم بم‌تر از عود عربی است و در هر حال صدایی مخصوص به خود دارد، چیزی بین لوت و عود و گیتار؛ هرچند این تفاوت آن‌چنان شاخص نیست) یک خروجی خاص با هویتی مستقل تولید کرده‌اند. «اشتیاق» که به رسم سنت دیرین شرقی، حاصل یک بداهه‌نوازی است، با همۀ توصیفی که رفت محصول فضای فرهنگی موسیقی ترک است، گرچه بی‌شک گوش عرب‌زبان! را نیز راضی خواهد کرد.


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *