سال ۹۲ برای مخاطبان ساز کمانچه، سالی پربار بود. این نگارش در دو بخش مروری بر این آثار دارد :
۱٫معرفی این آثار، مروری کلی بر آلبوم Kula Kulluk Yakisir Mi و نقدی بر کنسرت اردشیر کامکار
۲٫مرور مفصل تری بر آلبوم های «دروج» و «نزدیک تر از دور»
باید اجازه بدیم ایدهها و افکار جدید بیاید، در منتهای آن نظر هم میتوانم اضافه بکنیم آن چیزی که به عنوان دموکراسی در کار اجتماعی و سیاسی و اینجور مسائل داریم را باید در کارمان هم داشته باشیم. اجازه بدهیم همه باشند، همه نظریاتشان را بدهند. از قدرتمان استفاده نکنیم تا تعدادی را در اصل از میدان به در کنیم. این باعث میشود که آن راهی که ما داریم تا برسیم به یک ساز ایدهآل، زودتر پیموده شود. این کاری که ما نگذاریم کسانی دیگر باشند در جامعه و نظرشان را بگویند، این اختلال ایجاد میکند در فرآیند پیشرفت.
کمانچه از دوره صفویه یکی از ارکان موسیقی ایرانی بوده است. پس از ورود کمانچه فرنگی (ویولن ) در عهد مظفرالدین شاه قاجار و متداول شدن آن، به تبعیت از آن سیم چهارم هم به آن اضافه گردید. از کمانچهنوازان دوران قاجار مثل حسینخان اسماعیلزاده که عبور کنیم، شاهدیم که موسیقی ایرانی در پرتو خدمت یا خیانت وزیری به سبب رویکردهای آکادمیکِ وامگرفته از موسیقی کلاسیک غربی، دچار تحولات شگرفی شد.
در کارنامهی هنری هومان رومی، اگرچه بهرهگیری از محضر اساتیدی چون منتظری و شکارچی به چشم میخورد، اما فضای کلی این اثر، رنگ و بوی نوازندگی کلهر را دارد و حتی بعضی از موتیفها را عیناً از او وام گرفته است.
«پرواز در بیکران» یک دونوازی شامل چهار قطعهی ضربی و چهار قطعهی آوازی است که در دستگاه نوا نواخته شده است. نقطهی قوت آلبوم در قطعات ضربی کاملاً محسوس است.