بررسی آلبوم پرواز در بیکران، اثری از هومان رومی و حمید قنبری

هومان رومی: متولد مرداد ماه ۱۳۵۶ خرم آباد، دانش آموخته‌ی رشته‌ی موسیقی از دانشگاه هنر است و دوره‌ی آموزشی ساز کمانچه را به ترتیب نزد اساتید احمد مراحمی، هادی منتظری، علی‌اکبر شکارچی و کیهان کلهر فرا گرفته است. وی همچنین با گروه عبدالقادر مراغه‌ای به سرپرستی محمدرضا درویشی و گروه همساز به سرپرستی مسعود شعاری همکاری داشته است.
حمید قنبری: متولد شهریور ماه ۱۳۵۳ تهران، دانش‌آموخته‌ی رشته شیمی کاربردی و فارغ‌التحصیل رشته‌ی موسیقی است و نوازندگی تنبک را از سال ۱۳۷۳ نزد بهمن رجبی فرا گرفته است.

در کارنامه‌ی هنری هومان رومی، اگرچه بهره‌گیری از محضر اساتیدی چون منتظری و شکارچی به چشم می‌خورد، اما فضای کلی این اثر، رنگ و بوی نوازندگی کلهر را دارد و حتی بعضی از موتیف‌ها را عیناً از او وام گرفته است.
«پرواز در بی‌کران» یک دونوازی شامل چهار قطعه‌ی ضربی و چهار قطعه‌ی آوازی است که در دستگاه نوا نواخته شده است. نقطه‌ی قوت آلبوم در قطعات ضربی کاملاً محسوس است. در همین راستا شکارچی که مقدمه‌ای بر این اثر نگاشته است، اظهار خرسندی می‌کند که «در این اثر از همه چشم‌گیرتر، ذوق و خلاقیت هومان رومی در ساخت و اجرای قطعات ضربی است.»
پیش از آن‌که به بررسی دقیق‌تری از اثر این نوازنده بپردازیم، لازم است مقدمه‌ی کوتاهی از فضای کنونی نوازندگی کمانچه آورده شود. نسل جدید نوازندگان کمانچه غالباً دنباله‌روی سبک و سیاق نوازندگی اردشیر کامکار هستند، که از نظر نگارنده این امر دو دلیل عمده دارد: نخست این‌که موسیقی کلاسیک ایرانی در حال فاصله گرفتن از کلیشه‌های دست‌ و پا گیر و همیشگی خود است (بررسی صحت این ادعا دراین مجال نمی‌گنجد) که این امر موجب می‌شود نقش نوازندگان و مدرسانی چون منتظری، آذر سینا، شکارچی، گنجه‌ای و فرج‌پوری را که سبک و سیاق راکدتری در فرم و محتوا نسبت به دیگر معاصرانِ خود چون کامکار و کلهر دارند، در تربیت هنرجویان در طولانی مدت به کلی کمرنگ شود.
ثانیا کلهر به دلیل عدم حضور طولانی مدت در ایران و منش خاص خود، در پرورش هنرجویانی که دنباله‌روی مسیر نوازندگی وی باشند، چندان موفق عمل نکرده که در جای خود بسی غم انگیز است. چرا که بسط موسیقی و تکنیک نوازندگی این دو، یعنی کامکار و کلهر که به کلی حال و هوای متفاوتی نسبت به هم دارند، به خوبی می‌تواند مکمل یکدیگر بوده و دو ابزار لازم و کافی را در اختیار نسل جدید نوازندگان کمانچه قرار دهد (در باب بررسی اشتراکات و تمایزات نوازندگی کلهر وکامکار، مطلبی منفرد از این متن مورد نیاز است که سعی در فراهم آوردن آن دارم).
این مقدمه از آن جهت ضروری است که در نقد آثار موسیقیایی گاهی قیاس دو فاکتور غیر هم جنس در آثار، نتیجه‌گیری ناصحیحی در برداشت از آن فراهم می آورد.

آلبوم پرواز در بی‌کران که حتی نام آن نیز ما را به یاد کلهر می‌اندازد، با درآمد و گردانیه شروع می‌شود که به عقیده‌ی نگارنده
بهترین قطعه‌ی آوازی این اثر و برای من تداعی کننده‌ی فضای آلبوم «بی تو به سر نمی‌شود» است. در دیگر قطعات آوازی اگرچه در آغاز با فضای دلنشینی از ردیف روبه‌رو می‌شویم، اما هرازگاهی به پاساژها یا دیگر تکنیک‌هایی برمی‌خوریم که هیچ تناسبی با کلیت قطعه نداشته و حتی گاهی نامطبوع بوده و بیشتر شبیه تقلیدی خام از فضای نوازندگی کلهر هستند.
از دیگر ویژگی‌های برجسته‌ای که رومی به خوبی از استادش وام گرفته، استفاده از دینامیک‌های دلنشین است: کرشندوها و دکرشندوها و بازی با نوانس‌ها (قوی یا ضعیف اجرا شدن ِ دفعی یا تدریجی) که قابلیت فهم و برقراری ارتباط با ردیف را دوچندان می‌کنند و در تمام قطعات به خوبی از آن‌ها استفاده شده است.
به قطعات ضربی که می رسیم دو ویژگی بارز آن‌ها را شنیدنی‌تر می‌کند؛ یکی سنت‌شکنی در به کارگیری ریتم در این قطعات است. مقصود هم ریتم اصلی قطعه و هم تغییر ریتم‌ها در خلال آن است که شاید بتوان گفت نمونه‌ی اصیل‌تر آن را قبلاً در ضربی‌های آلبوم «بی تو به سر نمی‌شود» با آهنگ‌سازی حسین علیزاده شنیده‌ایم.هومن رومی

بشنوید: زمزمه‌ی حضور از آلبوم پرواز در بیکران

دوم بهره گیری از تکرارهای به‌جا و مرسوم در بداهه‌نوازی‌های کلهر است. یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های فرم نوازندگی کلهر، انتخاب یک موتیف اصلی و بسط آن در سراسر قطعه است و در قطعات ضربی این آلبوم هم واریاسیون‌های مطبوعی حول چند جمله‌ی اصلی اتفاق می‌افتند.

شنیدن آلبوم پرواز در بی‌کران، اولین اثر مستقل هومان رومی، با وجود اشکالات وارد بر آن، هم برای مخاطبی که علاقه‌مند به شنیدن بداهه‌های شیرین در موسیقی دستگاهی ایران است و هم برای مخاطب علاقه‌مند به سبک نوازندگی کلهر، خالی از لطف نیست.

 


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *