آبلای سیسوکو(Ablaye Cissoko)، موسیقیدان سنگالی و نوازنده کورا است. سازی زهی، با کاسهای از جنس کدو که معمولا بیست و یک سیم دارد(یازده سیم با دست چپ و ده سیم با دست راست نواخته میشود) و تا سه اکتاو را پشتیبانی میکند. سازی است بین چنگ و لوت، که نوارنده آن همراه با سخنرانی و شعرخوانی آن را مینوازد. کورا در غرب آفریقا حداقل بیش از دویست سال است که رایج است و نوازندگان دورهگرد موسیقی سنتی خود را با آن مینوازند و با کورا به داستانسرایی میپپردازند. چیزی معادل بخشیها و گوسانهای خودمان -همان خوانندگان گرانقدری که با ساز خودشان داستانسرایی میکنند و آواز میخوانند و مسائل اجتماعی و شخصی را از طریق موسیقی عرضه میکنند و فرهنگ شفاهیِ مردم خویش را در سینه دارند-. گریوتها یکی از معروفترین این رامشگران در آفریقا هستند.
موسیقیای که ولکر گوئتزه(Volker Goetze)، نوازنده آلمانیالاصل و ساکن نیویورک باس ترومپت، و آبلای سیسوکو عرضه میکنند فراتر از مرزهای جغرافیایی و موسیقایی است. آشنایی گوئتزه و سیسوکو به افتتاحیه مراسمی در سال ۲۰۰۱ بازمیگردد. این دو که بخشی از ارکستر جَز اروپایی-آفریقایی بودند برای اولین بار در همینجا با هم آشنا شدند و با وجود تفاوتهای اجتماعی بین خودشان، مشترکات فرهنگی و موسیقایی آن دو منجر به دوستی عمیقی بینشان گردید. سیسوکو به جَز علاقه داشت و گوئتزه به موسیقی آفریقای غربی. و همین مقدمهای شد برای گفت و گوی موسیقایی آنها.
همکاری مشترک این دو برای اولین بار در سال ۲۰۰۹ با آلبوم “سیرا”(Sira) اتفاق افتاد و حاصل آن یک امتزاج ویژه و بینظیر در امتداد سنت جاودانهی رامشگری و با چشماندازی مدرن بود. سفری روحانی با نغمهها برای تماشاگرانی که در طول کنسرتهایشان از نیویورک تا پاریس، و شنوندگانی که از هرجای دنیا به دشتهای غرب آفریقا برده میشوند تا خاطرِ نظرشان از شتاب، مناقشات و این خالی شدن درونی آدمی از صفات انسانی خویش زدوده گردد. در ادامه و به دنبال همان سنت رامشگری/گریوتیها، سیسوکو به همراه گوئتزه نغمهها و داستانهایش را به عنوان یک صافی برای ما به ارمغان میآورد.
اسم آلبوم، از نام سیرا، کوچکترین دختر سیسوکو به معنی افسونگر(Mermaid) گرفته شده است و شامل ده آهنگ است که در سنگال ضبط گردیده. شش تا ساختهی سیسوکو در فاصله جولای ۲۰۰۷ تا مارچ ۲۰۰۸، سه آهنگ از آهنگهای محلی آفریقا است که به وسیله سیسوکو تنظیمی دوباره شده است و یکی ساخته گوئتزه. بخشی از هزینه فروش آلبوم نیز به بنیاد توستان(TOSTAN) -بنیادی درباره بهبودبخشی به وضعیت سلامت و حقوق بشری زنان آفریقایی- بخشیده شده است.
همکاری مشترک بعدیشان، “آمونکه دِجونته”(Amanké Dionti) در سال ۲۰۱۲ اتفاق افتاد. گوئتزه میگوید آمونکه دجونته در طول تورهای گسترده آن دو، متولد شده و نمو یافته است: “میشود گفت که ما سیرا را بدون درنگ و مستقیما ضبط کردیم، درحالیکه زمانی که آمونکه دجونته را ضبط میکردیم، بسیار بیشتر از قبل نسبت به ذات این همکاری و عناصر یاری دهندهی آن شناخت پیدا کرده بودیم.” اجراهایی در سرتاسر دنیا، قطعا در دونوازی آنها فضایی ایجاد کرده است که بسیار بیشتر از تعریف هماهنگی بین آن دو از لحاظ ریتمیک و یا اعتلای نوازندگی و پرفرمنس آنها، نمایانگر مفهومی بالاتر؛ جوشش هارمونیک و حتی والاتر از آن، پیوند روحی آن دو به همدیگر است. درحالیکه روح بداههنوازی در جوهرهی آلبوم غالب است، سیسوکو متذکر میشود که در نوازندگی این آلبوم، همانقدر نیز دقت و تمرکز وجود دارد: “وقتی که ما آهنگی را اجرا میکنیم، ما در حالتی شبیه به مدیتیشین قرار داریم. هر نوازنده گرانقدری میداند رسیدن به این مرحله چگونه است. و این مرا شگقتزده میکند که ما هر دفعه در هر اجرای زندهایی میتوانیم برای بیش از یک ساعت در این حال بمانیم. و البته انرژیای که از تماشاگران منتقل میشود قطعا به ما کمک میکند. اما وقتی که ما [در استودیو] مشغول به ضبط کردن میباشیم، این مهم است که هرچقدر که نیاز است زمان صرف کنیم، نه به منظور آمادگی تکنیکی، بلکه به منظور رسیدن به این نقطه از آرامش درونی. اگر شما مدیتیشین کار کرده باشید، میدانید نمیتوان برای مدت خیلی طولانی در این حال ماند. ذهن آدمی سرگردان است و منحرف میشود. این یک کار سخت است. و هرکسی نیاز دارد تا هر از چندگاهی خودش و ذهنش را [از آشفتگی گذشته و آینده] در زمان حال و اکنون بیاورد، تا بتواند نفس بکشد.”
برای ساختن آمونکه دجونته، گوئتزه و سیسوکو تصمیم گرفتند به استودیو نروند. آنها میخواستند آلبوم را در مکانی بسیار ویژه ضبط کنند: Bon Secours، در کلیسایی تماما چوبی در پاریس که قدمت آن به اواسط قرن نوزدهم برمیگردد. “نواختن در یک محیط آکوستیک این قابلیت را داشت که یک دینامیک و پویایی بالاتر و قدرتمندتر نیز در کار اضافه شود. اتاقهای آن کلیسا با پژواک و انعکاس طبیعیای که داشتند برای کورا و ترومپت و آواز خواندن بسیار مناسب بودند. و ساختار چوبی کلیسا در عین حالی که خود دارای روحانیت و معنویت بود، یک محیط عالی برای انتقال فضای معنوی درون آهنگها نیز ایجاد کرده بود.”
سیسوکو که خود نیز از رامشگران آفریقایی است، با بهرهگیری از اساس کار خود با گوئتزه، سعی دارد تا الگوی جدیدی برای نقش سنتی رامشگریِ خویش تعریف کند. موضوع آهنگهای او بر اساس تجربیات و مشاهداتش، هم شخصی و هم جهانی است.
آهنگ آغازین آلبوم، Kanan Maloundi، بیانگر درخواست رامشگران از جامعه، برای احترام گذاشتن به هنر و هنرمند است. صدای آرامبخش و نفیس سیسوکو به همراه تلفیق ترومپت و کورا، مشخصا واجد عیاری هستند که توانسته سبک این دو را در دوئتهای بسیارشان در سرتاسر دنیا قابل تمجید بکند.
بشوند Miliamba از آلبوم Amanké Dionti
آمونکه دجونته که به “او بردهی تو نیست” ترجمه میشود، اشارتی است به یکی از مشکلات سرزمین مادری سیسوکو، معضلی که هنوز اثرات ویرانگرش بر مردم سنگال باقی مانده است. متن شعر سیسوکو در قالب موعظه، تاکیدی است بر لزوم حفظ احترام به هزاران زن جوانی که خانودههای فقیرشان آنها را از روستاها برای کار کردن در خانوادههای مرفه به شهرها فرستاده اند. این زنان جوان که با آرزوی رسیدن به غذا و سرپناه و تحصیلات و مطمئنا درآمد بیشتری از آنچه در محل زندگیشان کسب میکنند به شهرها مهاجرت میکنند، نصیبی نمیبرند جز تحقیر و توهین و رفتاری که با آنها به مثابه برده انجام میشود. با بیان این مشکل، سیسوکو میخواهد این تابو را در جامعه خود بشکند. چرا که هماین یکی از وظایف رامشگران است: بیان مسائل و معضلاتی که به اشتباه در عرف ریشه دواندهاند و مردم عادی بنا به موقعیتشان نمیتوانند آنها را مطرح کنند. تذکرهای اخلاقی برای اصلاح جامعه.
ترومپت محزون گوئتزه، آغازگر آهنگ Togna است، با اشعاری از سیسوکو که حاوی پیام احترام و صبوری است. گوئتزه این آهنگ را این گونه تفسیر میکند: “افرادی که تنها به دلیل مذهب یا نژاد به همدیگر بیاحترامی میکنند و صدمه میزنند، حقیقتا نیازمند عشق هستند. ما تنها میتوانیم امید داشته باشیم که آنها یاد بگیرند به همدیگر عشق بورزند، پیش از آنکه خشونت آنها را ناتوان سازد.” آهنگ بعدی آلبوم، Silo، که تمپوی بالاتری دارد و سیسوکو آن را با عنوان “راه درست” ترجمه میکند، بدون آواز و تنها بر مبنای پاسخ و جواب دو ساز است. آهنگ بعدی، Flueve، که نام رودی است به همین نام در سنگال، که در نهایت به اقیانوس اطلس میریزد. در Haiti، صحبت نه فقط از زلزلهای است که در سال ۲۰۱۰ بیش از سیصدهزار نفر را کشت و یک میلیون نفر را بیخانمان کرد، بلکه از درد و رنجی است که مردم این منطقه بر اثر طمع و فساد سیاسی کشیدهاند. سیسوکو بار دیگر به عملکرد رامشگرانه و گریوتی خویش بازمیگردد: حفظ فرهنگ و تاریخ شفاهی در غالب روایتهای خویش.
آمونکه دجونته با Miliamba به پایان میرسد. یک آهنگ سنتی از آفریقا. که روایتگر داستان فداکاری یک دختر باکره در پیشگاه خدایان است. “این داستان یادآور تمام سختیهای ناخواستهای است که در راه رسیدن به عدالت متحمل میشویم. و برای من حاوی یک اندوه شفابخش و درمانگر است.”
- پینوشت: بخش غالب این مقاله ترجمهای است از معرفی این دو هنرمند که در سایت ناشر قرار گرفته است، به همراه حذف و اضافات. برای دیدن اصل مقاله مذکور میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
کار مشترک این درو هنرمند واقعا زیبا و دلنیشین است. بعد از ۱۰ ها بار گوش دادن به دو کار معرفی شده در این نوشنار هنوز از شنیدن آن لذت می برم. بسیار ممنون از شما