موسیقی جز یک منظومهی لایتناهی است. منظومهای از دوایر منفرد، حلقههای درهم تنیده شده و تجربیات خارقالعاده؛ یک آشوبِ منظم. با آنکه بخشی از پروژهی درّاب نگریستن به این جهانِ گستردهی موسیقی جز است اما در سلسله گفتارهای هفتگیِ «سهشنبههای جز» هر هفته به طور مختصر به یکی از عناصر سازندهی این منظومه پرداخته خواهد شد. روش کار مبتنی بر همان روحِ آزاد جز است؛ موضوع میتواند یک آلبوم ، یک هنرمند، زیر ژانر، دوره، سبک، یک دیدار و یا هر چیز دیگر مرتبطی با جَز باشد.
آلبوم «چرخهها» به آهنگسازی «دیوید دارلینگ» (David Darling)، ویلونسل نواز آمریکایی، که در سال ۱۹۸۱ منتشر شد؛ یکی از نمونههای فوقالعادهی جز جهانی و فضای روحانیای است که ایسیام رکوردز در دو دههی هفتاد و هشتاد بنیان نهاده بود. در همان نگاه اول مشخص است که «چرخهها» به تجربهی تلفیقِ موسیقی شرق و جز و آنچیزی شبیه شده که در پروژهی «کودونا» (Codona) به رهبری «دن چری» (Don Cherry)، ترومپت نواز و تجربهگرای بزرگ موسیقی جز و «کالین والکات» (Collin Walcott)، نوازندهی آمریکایی سیتار و طبلا (و شاگرد راوی شانکار) در ایسیام پیاده شده بود. پروژهای که به شکل درخشندهای حاصل همنشینی جنبههای تجربهگرایانهی جزِ آزاد و نوعی نگرش معنوی به موسیقی شرق بود. از طرفی هم سونوریتهی عجیب ساکسوفون «یان گاربارک» (Jan Garbarek) یادآور فضای روحانیای بود که او در پروژههای متنوعش به پیش میبرد. گاربارک درست یک سال قبل از ضبط «چرخهها»، آلبوم «ماجرا» (Eventyr) را با حضور «نانا واسکونسلوس»، نوازندهی سازهای بومی برزیل و عضوی از پروژهی کودونا، منتشر کرده بود که شباهت «چرخهها» با آن حتا به طراحی جلد آلبوم نیز رسیده بود.
با این وجود که «چرخهها»ی دیوید دارلینگ یک دنبالهرو به حساب میآید اما با گذشت بیش از سی سال از انتشار این آلبوم، طراوت، سادگی و تجربهگراییاش در فضاهای وهمآلودِ میانژانری (فیوژن، نیو ایج، جز و حتا امبینت) آن را به یک اثر شنیدنی بدل ساخته که میتوان مرتبهاش را تا به یکی از نمادهای جز روحانی مختص ایسیام افزایش داد.
دارلینگ برای ضبط «چرخهها» نوازندگانی را به کار میگیرد که نگرش به نسبت واحدی به صدادهی جز داشتند. از طرفی، «کالین والکات»، نوازندهی سیتار و طبلا با آن پیشینهی درخشانش در پروژهی کودونا حضور داشت. «آریلد اندرسن» (Arild Andersen) نوزانده کنترباس و «یان گاربارک» نوازنده ساکسوفون دو نوازندهی نروژیای بودند که بخش مهمی از تحول و انقلاب صدای جدید در آن روزهای جز اروپا به حساب میآمدند. «استیو کوهن» (Steve Kuhn)، نوازنده با تجربه پیانو و «اسکار کاسترو» (Oscar Castro-Neves)، نوازندهی برزیلی گیتار را نیز به اینها اضافه کنید؛ نتیجه تشکیل یک ارکستر فوقالعاده و متنوعِ سازی بود که دست دارلینگ را برای آوردن هر بلایی روی موسیقیاش امکانپذیر میکرد.
در «چرخهها» طیف متنوعی از صداها و حالات موسیقایی را میشنویم که هر کدامشان، بخشی از هویت منحصربهفرد نشر ایسیام را در طول سالهای متمادی ساختهاند. فضای اندوهگین، ماورایی و حامل حسی از مدیتیشن در ملودیپردازیهای ویلونسل دارلینگ، نوازندگی نافذ آریلد اندرسن، رفت و آمدهای غبارآلود ساکسوفونِ یان گاربارک با آن سبک یگانهاش در تغییر ناگهانی نوانس و محو شدگی تدریجیاش در ملودی، پیانوی رمانتیکِ استیو کوهن و بلاخره ترکیب ریتمهای هندی طبلا و نوای سحرانگیز سیتار والکات. همهی اینها یک آلبوم شنیدنی و چکیدهای از روح حاکم بر فضای معنوی جز اروپای سی سال پیش را ساختهاند.