موسیقی جز یک منظومهی لایتناهی است. منظومهای از دوایر منفرد، حلقههای درهم تنیده شده و تجربیات خارقالعاده؛ یک آشوبِ منظم. با آنکه بخشی از پروژهی درّاب نگریستن به این جهانِ گستردهی موسیقی جز است اما در سلسله گفتارهای هفتگیِ «سهشنبههای جز» هر هفته به طور مختصر به یکی از عناصر سازندهی این منظومه پرداخته خواهد شد. روش کار مبتنی بر همان روحِ آزاد جز است؛ موضوع میتواند یک آلبوم ، یک هنرمند، زیر ژانر، دوره، سبک، یک دیدار و یا هر چیز دیگر مرتبطی با جَز باشد.
انگار گوستاو سانتائولالا در آشپزخانه گیتار بزند و صدای ارتعاش سیمها در انبوه صداهایی که از شستن ظرفها و جابهجایی وسایل حاصل شده پراکنده شوند. بله! هر ذهنیتی و کلیشهی صوتیای که از دونوازی گیتار و درامز دارید را دور بریزید. آلبوم «آناتومی یک لحظه» دونوازی بداهه و آوانگاردی از «تاتسویا ناکاتانی» (Tatsuya Nakatani) و «شین پرلووین» (Shane Perlowin) است که صدایی بسیار دورتر از هر کلیشهای میدهد؛ اثری خلاقانه و اصیل از سنتِ جز آزاد.
تاتسویا ناکاتانی ژاپنی یک نوازندهی درامز و پرکاشن یا به عبارت بهتر یک مهندسِ صدا و نویز است. شیوهاش در نوازندگی و ابزارآلات تولید صدایش منحصربهفردند. ناکاتانی به جای استفاده از استیک (چوب درامز) با اصطکاکِ آرشه، سنجها، ظروف فلزی و طبلها روی هم صدا تولید میکند؛ صداهایی بدوی، چیزی شبیه جابهجا کردن مبل در اتاق نشیمن و یا تمام آن صداهایی که انتظار داریم از یک مشین لباسشویی کهنه بلند شود. مدل صدادهی موسیقی ناکاتانی برآمده از یک بداههنوازی آوانگاردِ فارغ از ریتم است؛ شیوهای که به کلی متفاوت از تکنیکهای مرسوم نوازندگی درامز و پرکاشن است؛ تا جایی که اصوات او در بسیاری از مواقع شبیه به حالاتی میشود که از سازهای کششی شنیدهایم. در سمت دیگر ماجرا شین پرلووین، گیتاریست گروه راکِ آوانگاردِ «آهلوچاتیستاس» (Ahleuchatistas) قرار دارد؛ نوازندهی توانایی که پیشینهاش در این گروه و اجراهای دو سال گذشتهاش با ناکاتانی، علاقه و سمتسوی موسیقی او به سمت نویز، فضاهای آزادانهتر موسیقی و ارزشهای جزِ آزاد را نمایان میکند.
موسیقی ناکاتانی و پرلووین در «آناتومی یک لحظه» پیادهسازی تفکری آوانگارد با روشی ساده است. بداههای غیرخطی که در آن ناکاتاتی با درامز از وظیفهی ذاتیاش،ریتم، به سمت ساخت بافتی صوتی بر پایهی نویزها حرکت میکند تا پرلووین بتواند با گیتار در آن فضاها مانور بدهد. اگرچه منطقی در هارمونی صداها دیده نمیشود اما جملات کوتاه، مینمال، با طمانینه و سادهی گیتارِ آکوستیکِ پرلووین (به غیر از دو قطعه که از گیتار الکتریک استفاده کرده) – که مجموعهای از دژاووهای صوتی یادآور موسیقی فولک (در بیشتر قطعات آلبوم)، فضاهای مقامی موسیقی شرق (در قطعه The Swinging Door) و پست راک (در قطعه Century Seconds) است – هنگامی که با آشوبِ نویزهایی که ناکاتانی از صدای زنگها، قطعات فلزی و کشیده شدن آرشه روی سنجها تولید کرده، درمیآمیزد؛ یک هارمونی پیچیدهتر و دوستداشتنی شکل میگیرد که منطقش شبیه هارمونی صداهای درون خانه عمل میکند. همان حیات همیشگی موسیقی و هیاهوی اشیاء در شهر، درخانه. آلبوم را دراینجا میتوان به رایگان شنید.