هر جا صحبت از انور براهم، آهنگساز و نوازندهی تونسی ساز عود بوده، بیشتر به سبک موسیقایی او و پیوند شخصی و عمیقی پرداخته میشود که توانسته میان ساز عود و موسیقی جز برقرار کند. با این حال نمیتوان هنر براهم در تکنوازی و لحن ویژهی او در عودنوازی را نادیده گرفت. علی سریتی، آموزگارِ عودِ براهم او را بهترین نوازندهی عود در تونس میداند و اعتقاد دارد انگشتگذاری و مدل نواختن سیمها توسط او منحصربهفرد و دارای راز و رمزی شخصی است.
در بررسی آثار براهم به نوزده قطعه تکنوازی برمیخوریم که جنبههای متفاوتی از نوازندگی او را در کنار آهنگسازیهای درخشانش معرفی میکنند. قطعات سولوی براهم از اولین آلبومِ پخش جهانیاش، «برزخ» در سال ۱۹۹۱ تا آلبوم «کافه آستاراخان» او در سال ۱۹۹۹ ادامه پیدا میکنند؛ اما در سه آلبومی که براهم در دههی گذشته توسط ایسیام منتشر کرده دیگر هیچ قطعهی سولویی وجود ندارد. اگر چه در این آثار اخیر، هنر نوازندگی براهم در قالب موسیقی ارکستر نیز مشهود است اما او سعی میکند تکنیک و بداههپردازیهای خود را در اجراهای زنده به نمایش بگذارد.
براهم در عودنوازی بیش از آنکه به رپرتوار موسیقی عربی (مقامات عود) اعتنا کند، به سمت اشتراکات فرهنگی و موسیقایی تونس (و در کل حوزه فرهنگی موروها شامل تونس، مراکش و الجزایر) و موسیقی آندلسی و فلامنکو نزدیک میشود. آنطور که خود میگوید احساس نزدیکی زیادی با فلامنکو میکند و همین دلیل محکمی است که او را صاحب سبک در عودنوازی بدانیم. در اصل براهم به میراث به جامانده از زریاب۱ در موسیقی آندلسی بازمیگردد. میراثی که معرف فرم نوبا۲ (Nuba) در کشورهای مراکش، الجزایر و تونس است؛ فرمی که بیانی متفاوت نسبت به موسیقی مقام عربی و ترکی دارد.
براهم سبک سادهتر و متفکرانهتری نسبت به اکثر نوازندگان عود دارد و به ندرت ریزپردههای موجود در موسیقی مقامات را به کار میبندد. او از کوک غیر معمول (F – A – D – g – c – f) استفاده میکند که میان کوکهای عود، بالاترین نوانس (شدت صدا) را دارد. او همچنین در بسیاری اوقات از «کاپو» (Capo) (یا سجیلا، گیرهای که روی سیمهای دستهی گیتار قرار میگیرد تا صدا را زیرتر کند) روی دستهی عودش استفاده میکند که با تغییر کوک، صدا را شفافتر و زیرتر از حد معمول میکند.
دو آلبوم ابتدایی براهم، دوگانهی «برزخ» (Barzakh)، در سال ۱۹۹۱ و «داستان باورنکردنی عشق» (Conte de L’incroyable amour)، در سال ۱۹۹۲ بیش از هر زمانی هنر عودنوازی و تکنوازی او را به نمایش میگذارند. در این دو آلبوم به پانزده قطعه سولو برمیخوریم. از سویی آهنگهایی چون Raf Raf، Ronda، L’oiseau de bois و Battements قطعاتی ضربی، سریع و پرشوری هستند که شباهتهایی با نوازندگی گیتار فلامنکو دارند؛ مدلی از عودنوازی که دیگر کمتر نمونهاش در کارنامهی براهم مشاهده میشود. در کنار این لحن آندلسی عودنوازی براهم، قطعاتی چون Qaf، Hou، Le Belvedere Assiege، Le Chien sur les genoux de la و Lumiere du silence ساختاری هایکومانند دارند؛ قطعاتی کوتاه، مقطع، با جملههایی فوقالعاده کوتاه که هر یک حامل تصویر و معنایی هستند که با کنار هم نشستنشان تصویری واحد میسازند. این فرم هایکو مانند در عودنوازی را براهم در آهنگسازیهای بعدیاش نیز دنبال کرد و دو تا از بهترین آلبومهایش «سفر سحر» (Le Voyage de Sahar) و «رد پای گربه سیاه» (Le pas du chat noir) را با همین سبک و سیاق تغزلی هایکومانند منتشر ساخت.
بشنوید: L’oiseau de bois از آلبومConte de L’incroyable amour
براهم در آلبوم مشترکش با یان گاربارک (Jan Garbarek) و شوکت حسین (Shukat Hussain)، با نام «مدار» (Madar) نیز یک سولوی بلند ده دقیقهای با نام Bahia دارد که بر خلاف دیگر آثارش کمی رنگ و بوی عربی به خود میگیرد. در آلبوم «خمسه» (Khomsa) تکنوازی درخشان L’Infini Jour یک فلامنکوی تمامعیار است که در آن براهم به روشنی از تکنیکهای گیتار فلامنکو (مثل کوبیدن روی سیمها) استفاده میکند.
بشنوید: L’Infini Jour از آلبوم Khomsa
براهم در میان قطعات «کافه آستاراخان» که با الهام از موسیقی آندلس و شمال آفریقا، تا روسیه، آذربایجان و آسیای میانه تصنیف کرده، دو قطعهی سولو با نامهای Astrakan Café, Pt. 1 و Khotan را عرضه میکند که روح شرقی عود براهم و نهایت انعطاف او در تکنوازی را نشان میدهند.
ببینید: تکنوازی قطعات Astrakan Café و Bahia
در پلی لیست زیر می توانید به تمامِ نوزده قطعهی سولوی براهم گوش دهید.
پانویسها
۱. زریاب موسیقیدان و نوازندهی عود قرن هشتم و نهم میلادی که از بغداد به آندلس مهاجرت کرد و در آنجا موسیقی آندلسی را پایهریزی کرد. او یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان در شکلگیری فرم فلامنکو بود.
۲. نوبا یا به عربی نوبه یک نظام موسیقایی بر پایهی قالبهای شعری زَجَل و موشَّحه است که مبدعش زریاب بود. مجموعه قطعاتی آوازی و سازی که بر حسب توالی، نظام مخصوص و شناختهشدهای هستند که هر نوبت دارای نام طبع یا مقامی است که الحان بر آن پایهگذاری میشوند.
ممنون از پرونده خوبتون درباره ساز عود، مطالب مختصر و مفیدی که در معرفی بزرگان این نوع موسیقی نوشته اید و همینطور موسیقی های خوبی که به عنوان نمونه برای گوش دادن گذاشتید. به معرفی موسیقی های متفاوت و خاص ادامه بدهید.