زمانی حدود دو الی سه دهه از خلق بعضی از آثار پرویز مشکاتیان گذشته است، همیشه این سوال در ذهن من نقش میگیرد که چرا با توجه به گذشت این زمان، هنوز کارهای او برای ما زنده و تازه است؟ چرا وقتی به پیش درآمد نوا مرکب خوانی، بیداد، چکاد، مقدمه تصنیف صبح است ساقیا و … گوش میسپاریم محو آن میشویم؟ چه چیز درون این فواصل و ریتمها نهفته است که گوش هر شنونده خاص موسیقی و دل هر آشنا و علاقهمند به موسیقی را مجذوب خود میکند؟
به لحاظ بررسی فرم، قطعات اجرا شده همانطور که در آثار قبل اردوان کامکار نیز مشاهده شده، از فرمها و ژانرهای موسیقی کلاسیک معمول ایرانی تبعیت نمیکند. یکی از دلایلی که این شیوهی نواختن را «سنتورنوازی معاصر» مینامند، جدا از تکنیکهای نوازندگی و حالات آن، فرم اجرای آنهاست.
مرور زندگی هنری و همچنین آراء و نظرات هنرمندان برجسته و تأثیرگذار به دلیل نقش آنها در جریان تداوم و تحول سنتهای پیش از خود همواره مهم مینماید. زندگی هنری پرویز مشکاتیان نیز به عنوان کسی که در آثارش سنت، تداوم و تحول یافته است، می تواند ما را در بررسی کلی روند تحولات موسیقی کلاسیک ایرانی یاری رساند.