قصد این مقاله بررسی سیر عودنوازی ۵۰ سال اخیر در ایران می باشد. سال هایی که روند تکامل این ساز دوباره طی میشود. برای تحلیل این روند نوازندگان را در ۳ دسته نسل اول، دوم و سوم تقسیم بندی کرده ایم.در این مطلب برای بررسی نوازندگان از وجوه مختلف نوازندگی و همچنین میزان تاثیر آن ها در گسترش این ساز شاخص هایی را ارایه می نمایم که در مجموع فن اجرای یک نوازنده از جنبه های متفاوت تا حس و موزیکالیته و همه جزییاتی که در گوش نوازبودن یک اثر موسیقایی می تواند دخیل باشد را نشان می دهد.
باید اجازه بدیم ایدهها و افکار جدید بیاید، در منتهای آن نظر هم میتوانم اضافه بکنیم آن چیزی که به عنوان دموکراسی در کار اجتماعی و سیاسی و اینجور مسائل داریم را باید در کارمان هم داشته باشیم. اجازه بدهیم همه باشند، همه نظریاتشان را بدهند. از قدرتمان استفاده نکنیم تا تعدادی را در اصل از میدان به در کنیم. این باعث میشود که آن راهی که ما داریم تا برسیم به یک ساز ایدهآل، زودتر پیموده شود. این کاری که ما نگذاریم کسانی دیگر باشند در جامعه و نظرشان را بگویند، این اختلال ایجاد میکند در فرآیند پیشرفت.
در این گزارش از طریق گفتوگو با نوازندگان و مدرسان مطرح این ساز سعی شده کلیتی از وضعیت موجود آموزشی ساز عود در ایران ارائه شود و پس از آن با بررسی اجمالی فعالیتهای سیستماتیک و موثر آموزش این ساز در جاهای دیگر دنیا، وضعیت آموزش موسیقی در ایران با آن مقایسه شود. البته در بخش تحلیل نهایی که پس از گفتههای اساتید عودنواز میآید کمی پا فراتر از موضوع متد آموزشی گذاشته شده و جریان کلی آموزش مورد بررسی قرار گرفتهاست و اینکه شرایط آموزش موسیقی در ایران به طور کلی در چه وضعیتی است و چه موانع و چالشهایی در مقابل آن وجود دارد.
من همیشه به شاگردان توصیه میکنم، اگر ما میخواهیم خودمان را مطرح کنیم به صورت کلی باید با موسیقی خودمان این کار را انجام دهیم، در حقیقت من به شاگردان توصیه میکنم که سعی کنید ایرانی بزنید، البته موسیقی عربی را برای آموزش، دانش و آگاهی بیشتر استفاده کنید، اما اگر میخواهید خود را در مقابل نوازندگان خارج از ایران مطرح کنید باید از موسیقی ایرانی، از تکنیکهای ایرانی و از موسیقی ردیف بهره ببرید و در حقیقت از راه خود وارد ماجرا بشوید.