«عود غمگینترین سازِ دنیاست»؛ این را زندهیاد نادر ابراهیمی میگفت، نویسندهی محبوب من. جملهای که اغراق زیادی دارد، اما وقتی عود نصیر شمه را میشنوم، این جمله برایم باورپذیر میشود، و عود میشود غمگینترین سازِ دنیا. عودی، گاه آنچنان جادویی و مسحورکننده و غمانگیز، که با شنیدن آن در بیزمانی و نامکانی غوطهور میگردی.
قطعه «فوق النخل» (Fawq al-nakhl) از آلبوم «اشراق» (Ishraq)
نصیر شمه در سال ۱۹۶۳ در روستای کوت، در نزدیکی رود دجله در کشور عراق متولد شد. یازده ساله بود که اول بار عود را در دستان استادی نوازنده دید و کنجکاویاش برای شناخت این ساز به تنبیه او ختم شد: وقتی در نبودِ این استاد به سراغ عود رفت و آن را به دست گرفت، استاد ناگاه رسید و این پسر فضولِ بیادب را تنبیه کرد… . اما نه این تنبیه، و نه اعتقادات سنتی/مذهبی پدر مغازهدارش، مانع حرکت نصیر به سمت عود نشد.
اجرای یکی از قطعات جمیل بشیر توسط نصیر شمه
یکسال از این آشنایی نه چندان خوشایند گذشته بود که در همان کوت، به شاگردی استاد «صاحب حسین الناموس» درآمد. چهار سال بعد با مهاجرت به بغداد و در آکادمی موسیقی بغداد زیر نظر استادان بنامی چون «علی الامام»، «سالم عبدالکریم» و «روحی الخماش» عودآموزی را ادامه داد و بعد از سه سال خود نیز به یکی از مدرسان این مرکز تبدیل شد. نصیر، هم تعلیم دید و هم تعلیم داد. در همین سالهای حضور در آکادمی موسیقی بغداد بود که نصیر اولین اجراهای خود را در سال ۱۹۸۵ شروع کرد؛ اجراهایی از نغماتِ ساختِ خود و دیگران در داخل و خارج از عراق که با استقبال بزرگان عود نیز مواجه شد.
از آخرین اجراهای نصیر شمه، به همراه گروه ارکستر السر، بغداد ۲۰۱۳
سال ۱۹۸۷، نصیر دیپلم موسیقی خود را از آکادمی موسیقیِ بغداد دریافت کرد. سپس به اردن مهاجرت کرد و سالها در آنجا به زندگی و نوازندگی پرداخت. سلسله مهاجرتها ادامه داشت: اینبار به تونس مهاجرت کرد و حدود پنجسال در موسسه عالی موسیقی تونس به تدریس مشغول شد. سرانجام، یکی از بزرگترین نقاط عطف زندگی او به وقوع پیوست: مهاجرت به مصر-قاهره و مشارکت در تاسیس «خانه عود عربی» و مسئولیت مدیریت آن که هنوز ادامه دارد. خانهی عودی که اکنون در کشورهای مختلف عربی شعبه دارد و دوستداران عود را در خود جای داده است.
نصیر شمه، فقط یک موسیقیدان نیست. هرچند او خود را یک فرد سیاسی نمیداند، اما فعالیتهای بشردوستانه و آزادیخواهانهی او باعث شد طی سالهای متمادی بارها از سوی رژیم دیکتاتوری صدام حسین مورد آزار و اذیت قرار گیرد و مجبور به ترک وطن گردد: ۱۷۰ روز دربند بودن و بعد کشته شدن خواهر و چهارخواهرزادهاش در تصادفی که به زعم او درسی از سوی حکومت برای او بود که فعالیتهایش را قطع کند. همهی این عوامل او را بر آن داشته بود که جلای وطن کند. او به تازگی اعلام کرده که میخواهد به موطن خود بازگشته و دین خود را به آن ادا کند. همچنین با وجود اینکه او طی دو دهه گذشته در بسیاری از فستیوالهای بینالمللی در کشورهای مختلف جهان به اجرای موسیقی پرداخت، اما از سال ۲۰۰۳ اجرای عودنوازی در ایالات محتده آمریکا را به دلیل آنچه اشغال عراق و همچنین ایجاد تفرقه بین مذاهب مختلف موجود در عراق توسط آمریکا مینامید مورد تحریم قرار داد که این تحریم تا سال ۲۰۱۳ پابرجا بود.
انساندوستی و فعالیتهای انساندوستانهی او محدود به عراق نیست، در سال ۱۹۸۶ او قطعهای را برای هیروشیما ساخت؛ قطعهای برای «کسانی که در آنجا رنج دیده بودند». «درد» همانند زندگی در اجراهای نصیر شمه جاریست، همانطور که خودش میگوید: «هیچ قطعه موسیقی را ننواختهام مگر اینکه زبان حال مردم بودهاست». شاید اوج این نمایش درد، در شاهکار او، قطعهی «العامریه» در آلبوم «عود بغداد» باشد که به واقعهی بمباران پناهگاه هوایی عامریه در جریان جنگ خلیج (فارس) در بغداد میپردازد. واقعهای که در آن نیروی هوایی آمریکا با دو بمب هوشمند لیزری، پناهگاه عامریه را مورد هدف قرار داد که به کشتار بیش از چهارصد انسان بیگناه که بیشتر آنها زن و کودک بودند منجر شد. نصیر شمه میگوید نمیداند دقیقاً چه احساسی داشت: فردایش به آنجا رفت و عود خود را برداشت و در میان تلّی از کیف و اسباببازی و لباسهای سوخته به نواختن پرداخت. حاصل این اتفاق، قطعهای شد با شروعی آرام که پناهی برای شنونده است، مانند همان پناهگاه، که ناگهان با تغییر تمپو و سرعت گرفتن آن، شاهد حضور بمبافکنها و حمله و بمباران پناهگاه هستیم، که رفته رفته همهچیز آشفته میشود و آشفتهتر میشود و صدای آژیر و ناله و ضجه و سوگواری… اما باز در آخر، موسیقی آرام میشود و امید به میان میآید: برای حمایت از زندگی، نه در رسای مرگ. نکتهی بهتآور این قطعه در اینجاست که روایت این داستان، تنها با یک عود انجام میشود. شاهکاری در روایت درد و موسیقی اعتراض. و شاهکاری در نوازندگی عود و ایجاد صداهایی که نمیتوان تولید آنها را به سادگی تصور کرد.
نصیر شمه داستان بمباران عامریه (Al-Amiriyya) را روایت میکند؛ با زبان و با عود
مصاحبه با خبرگزاری الجزیره در مورد آوارگان عراقی
کار بزرگ دیگر او، ابداع روشی برای نوازندگی عود فقط با کمک یک دست است. زمانی نصیر شمه یکی از دوستانش را ملاقات کرد که پیشتر نوازنده عود بود اما در جریان جنگ خلیج (فارس) بر اثر انفجار یکی از دستانش را از دست داده بود. نصیر پس از ملاقات با او تصمیم به ابداع روشی برای نوازندگی عود با یک دست گرفت. او خود را در اتاقی حبس کرد، یک دستش را فراموش کرد و نواخت و نواخت تا «قصه حب شرقی» با نوازندگی یک دست متولد شد. از دیگر نوآوریهای نصیر شمه میتوان به ساخت عودی با هشت سیم، به جای شش سیم معمول اشاره کرد که باعث گستردهتر شدن بازه موسیقیایی عود و تونالیته آن گردیده؛ عودی که براساس نوشتههای ابونصر فارابی ساخته شده.
اجرای قطعه «تو عمر منی» به شیوه نوازندگی با یک دست
اجرای «قصه عشق شرقی» (An Eastern Love Story)، به شیوه نوازندگی با یک دست، که البته گاها از دست دیگر نیز استفاده گردیده
قطعهی «مولانا جلالالدین رومی» براساس زندگی مولانا، به همراه گروه عیون
منابع:
http://www.oud.gr/naseer.htm
http://www.oud.eclipse.co.uk/shamma.html
http://montages.blogspot.co.uk/2004/12/nassir-shamma-labri-dal-amiriyya.html
http://www.merip.org/mer/mer215/le-lute-de-bagdad
http://wexarts.org/performing-arts/naseer-shamma-and-al-oyoun-ensemble
http://electronicintifada.net/content/naseer-shamma-and-music-resistance/8662
http://english.al-akhbar.com/node/2172
http://clevelandclassical.wordpress.com/2013/03/13/preview-naseer-shamma-and-al-oyoun-ensemble-to-visit-cleveland-museum-of-art/
http://javanonline.ir/fa/news/472431/%D9%81%D8%B1%D9%8A%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D9%8A%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%8A-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%8A-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D9%86%D8%B5%D9%8A%D8%B1-%D8%B4%D9%85%D9%87
We keep moving forward, opening new doors, and doing new things, because we’re curious and curiosity keeps leading us down new paths.
Walt Disney
merci az matlabetoon.
الف لیله و لیله ام کلثوم یکی از بهترین اجراهای استاد نصیر شمه است. چیت ساز