غیاب یک آلبوم سیاسی است. سیاست نه به معنای دعواهای هر روزهٔ اصحاب قدرت آنهم در ایران، اگرچه هنرمند انکار نمیکند تحت تأثیر این دعواهاست، اما ورای آن صدایی اعتراضی است با بیان موسیقیایی. اعتراض به جریانهای اصلی و غالب، صداهای همیشه و هرجا شنیدهشونده، اگرچه موسیقی الکترونیک در دوران ما هنوز از غالب خبرگزاریها/فروشگاهها، حتی آنها که در انحصار بخش خصوصی و خودمان هستند کنار گذاشته میشود؛ در این میان اندک توجهی اگر شود هنوز جغرافیایی است. انتشار غیاب به معنای این اعلام حضور سیاسی است و صدایی که در این آلبوم شنیده میشود واجد لهجهای کاملاً متفاوت است که حاصل زیست در ایران و تجربهٔ محدودیتهایی است که این مجموعهٔ روابط انسانی حاکم بر او تحمیل میکند. نابهجاست اگر در تحلیل موسیقی تجربی و پیشرو ایرانی و بلکه در تحلیل موسیقی امروز جریانی با این کیفیت دیده نشود.
اتمسفر کلی آلبوم البته وهمآلود ولی در هر بار یک تجربهٔ جالب شنیداری است. قطعات در کنار همدیگر فضای ترکیبی یکرنگی به وجود آوردهاند و طراحی جلد کار، انتخاب بسیار به جایی است. پویا احصائی و پویا پور امین و Tegh شگفتزدهام کردند؛ قطعهٔ تذکار از شاهین صبا هر بار لذتبخش بود؛ صوت مثل بقیه کارهایش صداسازیهای خوب و واریانتهای هیجانانگیز داشت؛ آرش اکبری و سیاوش امینی همچنان فضاهای ناب و شخصی خودشان را ادامه میدهند؛ کنار هم قرار گرفتن اینهمه نام یعنی یک جریان فرهنگی زنده؛ مشتاقم در آینده از هرکدام بیشتر و بیشتر بشنوم.