استاد فقید، محمد رضا لطفیِ بزرگ، طی سالیان دراز اقامت در اروپا و آمریکا، کنسرتهای متعدد تکنوازی تار و سه تار داشته که متأسفانه بخشی از آنها ضبط حرفهای نشده یا اگر شده، بعضاً حتی در دسترس خود ایشان هم نبوده است. از جمله این کنسرتها، اجرایی است بس اعجابانگیز و عالی با تار در دستگاه همایون. به عنوان کسی که با شنیدن آثار لطفی، بزرگ شده است، میتوانم به جرأت ادعا کنم که این اجرا در میان تکنوازیهای تار او نظیر ندارد؛ از کوک نامتعارف تار برای دستگاه همایون گرفته تا مضرابها و جملهپردازیهای بسیار درخشان وی در این اجرا. لطفی در این اجرا نت «لا» را درجه یکم دستگاه همایون قرار می دهد و تار را مانند «شور لا» کوک کرده است.
زبان از نوشتن دربارهی مرگ محمدرضا لطفی، این تارنواز و موسیقیدان اسطورهای ایران قاصر است. وی که یکی از یادگاران بی بدیل مرکز حفظ و اشاعه موسیقی بود روز گذشته از میان ما رخت بربست و دار فانی را وداع گفت.
ترجیح دادیم تا بیشتر از آنکه پرحرفی کنیم، آلبومی منتشر نشده و کمتر شنیده شده از استاد محمدرضا لطفی مربوط به کنسرت کلن را در اختیار علاقمندان آن استاد قرار میدهیم. این اجرا به صورت بداههنوازی تار در دستگاه ماهور ارائه شده است.
در کارنامهی هنری هومان رومی، اگرچه بهرهگیری از محضر اساتیدی چون منتظری و شکارچی به چشم میخورد، اما فضای کلی این اثر، رنگ و بوی نوازندگی کلهر را دارد و حتی بعضی از موتیفها را عیناً از او وام گرفته است.
«پرواز در بیکران» یک دونوازی شامل چهار قطعهی ضربی و چهار قطعهی آوازی است که در دستگاه نوا نواخته شده است. نقطهی قوت آلبوم در قطعات ضربی کاملاً محسوس است.
اینانلو قبلا در کارهای زیادی به موسیقی مقامی، مخصوصا موسیقی کرمانجهای شمال خراسان پرداخته بود، اما طرحی که در همساز ریخته، کاری است جالب و شنیدنی. همساز از سه بخش تشکیل شده است: بخشی که از موسیقی ارمنی گرفته است، بخشی از مقامهای ترکمنی، و بخش آخر که یک بازسازی ایرانی است.
مرور زندگی هنری و همچنین آراء و نظرات هنرمندان برجسته و تأثیرگذار به دلیل نقش آنها در جریان تداوم و تحول سنتهای پیش از خود همواره مهم مینماید. زندگی هنری پرویز مشکاتیان نیز به عنوان کسی که در آثارش سنت، تداوم و تحول یافته است، می تواند ما را در بررسی کلی روند تحولات موسیقی کلاسیک ایرانی یاری رساند.