بایگانی

کوتاه از تاریخ موسیقی تراپی و شمنیسم (۱)

در میان انواع موسیقی همچون موسیقی نظامی، مذهبی و همچنین موسیقی برای سرگرمی نوعی موسیقی از روزگار باستان تاکنون در میان بخشی از تمدن بشری مطرح بوده که آن را اصطلاحاً موسیقی‌درمانی می‌نامند. موسیقی‌درمانی یا اصطلاحی که ما آن را طی پنجاه سال اخیر در مفهومی کلی‌تر از مقوله درمان با عنوان موسیقی تراپی می‌شناسیم […]


ژانرشناسی: جَز؛ رگتایم و پیدایش جَز در اواخر قرن نوزدهم

معمولاً سبک نیواورلئان را اولین سبک در موسیقی جَز می‌دانند. اما قبل از اینکه سبک نیواورلئان گسترش پیدا کند، رگتایم وجود داشت. مرکز رگتایم نه نیواورلئان بلکه سدالیا در ایالت میزوری بود، جایی که اسکات جاپلین در آن زندگی می‌کرد. جاپلین نوازنده پیانو و آهنگساز برجسته‌ی رگتایم بود. در ساخته‌های جاپلین و همین‌طور در رگتایم، سنّت قدیمی اروپایی با احساس ریتمیک سیاه‌پوستان در هم آمیخته می‌شود. برای رگتایم بیش از هر شکلی دیگر از جَز می‌توان این عبارت را به کار برد: «موسیقی سفیدی که سیاه نواخته می‌شود.»


بهترین‌های موسیقی جز در سال ۲۰۱۴

ده آلبوم برتر سبک جز در سال ۲۰۱۴ . در سالی که نماد‌های موسیقی جز مثل کیت جرت، سونی رولینز، چیک کوریا و دیو هالند دست به انتشار آلبوم‌های جدید زدند اتفاقات بزرگ جز اما زیر سایه‌ی نام‌های کم‌تر شنیده شده رقم خورد. در ترکیه، نروژ، جمهوری چک، سوئد، آمریکا و آذربایجان.


اسپاتیفای یا چطور دست از نگرانی برداشتم و از موسیقی جز لذت بردم

یکی از بهترین راه‌ها برای شنیدن آثار قدیم و جدید سبک جَز استفاده از سرویس اسپاتیفای است. سرویس آنلاین پخش موسیقی با گنجینه‌‌ی فوق‌العاده‌ای از هزاران هزار آلبوم موسیقی. در این یادداشت چند برنامه‌ی جانبی موجود در اسپاتیفای که با استفاده از آن‌ها می‌توان به کندوکاوی جدی‌تر در تاریخ موسیقی جَز پرداخت و گستره‌ی وسیع‌تری از آثار این سبک را شنید را معرفی خواهم کرد.


تانگوی دیگو، حرارت سکو‌ها

تمام صدا‌هایی که در تاریخ فوتبال مربوط به مارادونا است به نفس کشیدن ادامه می‌دهند. نام او هنوز روی سکو‌ها است. سال‌ها پس از اخراجش از جام‌جهانی، ناکامی در مربی‌گری، پیش رفتن تا مرز مرگ از مصرف مخدر و تمام اتفاقات تلخ زندگی‌اش، نام او هنوز حتا روی سکو‌های ورزشگاه‌های برزیل ۲۰۱۴ شنیده می‌شود.


سه‌شنبه‌های جز (۶): بداهه‌ای برای میمون معلق در فضا

آلبوم «خط کارمن» از گروه «اسپیس‌مانکی» نیز بار دیگر لذت هم‌نشینی بداهه‌پردازی و موسیقی الکترونیک را که یکی از مولفه‌های اصلی صحنه‌ی جز نروژ است را یادآوری می‌کند.ترکیب پیانو، درامز، ویبرافون، زنگ و اصوات الکترونیک راه را برای نواختن در دامنه‌ای گسترده از آشوبِ نویز تا خلسه‌ی مینیمال باز می‌کند؛ مثل یک سفر فضایی. معلق میان زمین و فضا، میان رئالیسم موسیقی آکوستیک و ماورایی بودن صدا‌های الکترونیک. آرامشِ این‌جا بودن و اضطرار و اضطراب آن‌جا رفتن. گاهی آکنده از حس فشارِ روانی تعلیق در فضاهای بی‌نهایتی که به دشواری می‌توان فرار از آن را متصور شد و گاهی آرام شبیه اطمینان عارفانه و نگران‌کننده‌ی مت کوالسکیِ معلق در فضایی نامتنهاهی که فی‌النفسه بودن در آن قمار با زندگی است.