گروه جزِ «اسنرکی پاپی» که بیشتر به ضبطهای زنده روی استیج عادت دارد یازدهمین آلبوم خود و اولین آلبوم استدیویی خود بعد از هشت سال را با نام «کولچا وولچا» (Culcha Vulcha) در ماه آوریل منتشر کرد. یک موسیقی با صدایی پرحجم و تنظیمی پیچیده که به طرز شگفتانگیزی شنیدنش ساده از آب درآمده است.
ده آلبوم برتر سبک جز در سال ۲۰۱۴ . در سالی که نمادهای موسیقی جز مثل کیت جرت، سونی رولینز، چیک کوریا و دیو هالند دست به انتشار آلبومهای جدید زدند اتفاقات بزرگ جز اما زیر سایهی نامهای کمتر شنیده شده رقم خورد. در ترکیه، نروژ، جمهوری چک، سوئد، آمریکا و آذربایجان.
اتفاقات شب سوم کنسرت عالیم قاسیموف و ارکستر سازهای بادی تهران و جلوگیری از حضور دختر عالیم، فرغانه، بر روی سن تلخ بود. در طی چند روز اخیر به این موضوع از زوایای مختلف پرداخته شد اما آن چه که کمتر توجه برانگیخت کیفیت فنی خود اجرا و ادامهی عادت مرسوم تهیه کنندگان بر سوء استفادهی تجاری و نمایشی از مردمی است که برای شنیدن موسیقی به سالن آمدهاند. این روایتی است از شب دوم اجرا در تالار وحدت.
یکی از بهترین راهها برای شنیدن آثار قدیم و جدید سبک جَز استفاده از سرویس اسپاتیفای است. سرویس آنلاین پخش موسیقی با گنجینهی فوقالعادهای از هزاران هزار آلبوم موسیقی. در این یادداشت چند برنامهی جانبی موجود در اسپاتیفای که با استفاده از آنها میتوان به کندوکاوی جدیتر در تاریخ موسیقی جَز پرداخت و گسترهی وسیعتری از آثار این سبک را شنید را معرفی خواهم کرد.
تمام صداهایی که در تاریخ فوتبال مربوط به مارادونا است به نفس کشیدن ادامه میدهند. نام او هنوز روی سکوها است. سالها پس از اخراجش از جامجهانی، ناکامی در مربیگری، پیش رفتن تا مرز مرگ از مصرف مخدر و تمام اتفاقات تلخ زندگیاش، نام او هنوز حتا روی سکوهای ورزشگاههای برزیل ۲۰۱۴ شنیده میشود.
آلبوم «خط کارمن» از گروه «اسپیسمانکی» نیز بار دیگر لذت همنشینی بداههپردازی و موسیقی الکترونیک را که یکی از مولفههای اصلی صحنهی جز نروژ است را یادآوری میکند.ترکیب پیانو، درامز، ویبرافون، زنگ و اصوات الکترونیک راه را برای نواختن در دامنهای گسترده از آشوبِ نویز تا خلسهی مینیمال باز میکند؛ مثل یک سفر فضایی. معلق میان زمین و فضا، میان رئالیسم موسیقی آکوستیک و ماورایی بودن صداهای الکترونیک. آرامشِ اینجا بودن و اضطرار و اضطراب آنجا رفتن. گاهی آکنده از حس فشارِ روانی تعلیق در فضاهای بینهایتی که به دشواری میتوان فرار از آن را متصور شد و گاهی آرام شبیه اطمینان عارفانه و نگرانکنندهی مت کوالسکیِ معلق در فضایی نامتنهاهی که فیالنفسه بودن در آن قمار با زندگی است.