آواز اسکت شیوهای در آوازخوانی است که در آن خواننده از هجاهای بیمعنی با ساختمانی شبیه کلمه و به جای کلمات استفاده میکند و در کل اسکتخوانی به آوازی میگویند با تأکید بر فقدان معنی اصوات تولیدی در آن و نتیجه آن که صدا را هرچه بیشتر و بیشتر به جایگاه یک ساز نزدیک میکند. خوانندگی آواز اسکت میتواند به مراتب سختتر از خوانندگی معمولی باشد و معمولاً نیازمند هوش و خلاقیت بالا در خواننده و تواناییِ همراهی با ریتم مربوط است.
مرگ و رنج، هر دو دغدغهای است که خاطر هر آدمی را از همان لحظه که پا به دنیا میگذارد مشغول میکند. و برخوردی که هر آدمی با این دو دارد(یا ندارد)، مشخصکنندۀ مسیری است که او در زندگی انتخاب میکند؛ چه آگاهانه و چه نا آگاهانه. لمانتاتۀ پارت سرودی است در ادامۀ همین مفهوم. تصویری است بر شکنندگی انسان آن دم که با بودن انسانی خویش روبرو میشود، مواجههای از همان گونه که پیشاروی سازۀ مارسیاسِ آنیش کاپور
نخستین نهاد رسمی آموزش موسیقی به شیوه جدید -که در واقع شیوه غربی بود- در مدرسه دارالفنون تشکیل شد، که خود آن نیز نهادی آموزشی با سبک و سیاق تقلید شده از غرب بود و بسیاری از معلمان آن اروپایی بودند.
در سفر اول ناصرالدین شاه به فرنگ و در فرانسه شاه مجذوب دسته موزیک تشریفات میشود و جهت آموزش موسیقی نظام از مقامات فرانسوی درخواست فردی صلاحیتدار را میکند. بنابراین «آلفرد ژان باتیست لومر» معاون هنگ اول گارد پیاده نظام فرانسه به عنوان رئیس موزیک نظام در سال ۱۲۸۶ هـ.ق و در روزگار وزارت مخبرالدوله بر وزارت معارف به استخدام دولت ایران درآمد.
قصد این مقاله بررسی سیر عودنوازی ۵۰ سال اخیر در ایران می باشد. سال هایی که روند تکامل این ساز دوباره طی میشود. برای تحلیل این روند نوازندگان را در ۳ دسته نسل اول، دوم و سوم تقسیم بندی کرده ایم.در این مطلب برای بررسی نوازندگان از وجوه مختلف نوازندگی و همچنین میزان تاثیر آن ها در گسترش این ساز شاخص هایی را ارایه می نمایم که در مجموع فن اجرای یک نوازنده از جنبه های متفاوت تا حس و موزیکالیته و همه جزییاتی که در گوش نوازبودن یک اثر موسیقایی می تواند دخیل باشد را نشان می دهد.
در این گزارش از طریق گفتوگو با نوازندگان و مدرسان مطرح این ساز سعی شده کلیتی از وضعیت موجود آموزشی ساز عود در ایران ارائه شود و پس از آن با بررسی اجمالی فعالیتهای سیستماتیک و موثر آموزش این ساز در جاهای دیگر دنیا، وضعیت آموزش موسیقی در ایران با آن مقایسه شود. البته در بخش تحلیل نهایی که پس از گفتههای اساتید عودنواز میآید کمی پا فراتر از موضوع متد آموزشی گذاشته شده و جریان کلی آموزش مورد بررسی قرار گرفتهاست و اینکه شرایط آموزش موسیقی در ایران به طور کلی در چه وضعیتی است و چه موانع و چالشهایی در مقابل آن وجود دارد.
لوت اروپای قرون وسطی ارتباطی تنگاتنگ با عود عربی دارد و حتی گفته میشود که نام لوت از العود عربی گرفته شده است. نام عود به معنی چوب است که ساز را از آن میساختند. بسیاری از آلات موسیقی از چوب ساخته میشدند. شاید وجه تسمیه این ساز، نیاز به تأکید روی صفحهٔ چوبی ساز و در نتیجه متمایز کردن آن از سازهایی باشد که جلویشان از پوست، کاغذ پوستی یا هر مادهٔ دیگری ساخته میشد. در قرنهای پس از ظهور اسلام، اعراب دست به تغییرات کوچکی در این ساز بردند و تا سه قرن پس از آن، این تغییرات شامل مواردی از جمله کوک کردن، تکنیکها و تئوری موسیقی بود. هنری فارمر در سالهای بین دو جنگ جهانی، تحقیقات گستردهای روی عود عربی، خاستگاه آن و ورودش به اروپا انجام داد.