مـــقالات

اصالت و مکاشفه در موسیقی الکترونیک؛ به بهانه آلبوم جدید سیاوش امینی

یکی از دلایل این بی‌پایان بودن گسترهٔ موسیقی الکترونیک، ویژگی ذاتی آن، یعنی حضور پررنگ تکنولوژی، به مثابه ابزاری است که از ضبط صداهای طبیعی و به‌کارگیری آن‌ها فراتر رفته و خود چنین اصواتی تولید می‌کند. به طور خلاصه این که تشابه ظاهری این آثار لزوماً نافی اصالت آن‌ها نیست، بلکه طبیعت و ساختار این موسیقی تعریف متفاوتی از مسألهٔ اصالت ارائه می‌کند. آلبوم جدید سیاوش امینی با عنوان What Wind Whispered to the Trees گواهی است بر بی‌پایان بودن گسترهٔ موسیقی الکترونیک معاصر. چه بسا اثری مانند این برای شنوندهٔ ناآشنا تازگی یا جذابیت نداشته باشد، اما توانایی غریبی دارد در مسحور کردن شنوندهٔ جدی‌تر.


بی واژه گفتگو؛ گفت و گویی بر مبنای سیر ردیف نوازی

آلبوم تکنوازی سه تار سپیده مشکی با عنوان «بی واژه گفت وگو» از آثاری است که در سبک موسیقی دستگاهی، دارای استانداردهای کیفی مناسبی است و در میان بانوان بعد از اثر فریبا هدایتی از معدود آلبوم های حوزه تکنوازی به شمار می رود که به بازار موسیقی عرضه شده است.


اسپاتیفای یا چطور دست از نگرانی برداشتم و از موسیقی جز لذت بردم

یکی از بهترین راه‌ها برای شنیدن آثار قدیم و جدید سبک جَز استفاده از سرویس اسپاتیفای است. سرویس آنلاین پخش موسیقی با گنجینه‌‌ی فوق‌العاده‌ای از هزاران هزار آلبوم موسیقی. در این یادداشت چند برنامه‌ی جانبی موجود در اسپاتیفای که با استفاده از آن‌ها می‌توان به کندوکاوی جدی‌تر در تاریخ موسیقی جَز پرداخت و گستره‌ی وسیع‌تری از آثار این سبک را شنید را معرفی خواهم کرد.


تانگوی دیگو، حرارت سکو‌ها

تمام صدا‌هایی که در تاریخ فوتبال مربوط به مارادونا است به نفس کشیدن ادامه می‌دهند. نام او هنوز روی سکو‌ها است. سال‌ها پس از اخراجش از جام‌جهانی، ناکامی در مربی‌گری، پیش رفتن تا مرز مرگ از مصرف مخدر و تمام اتفاقات تلخ زندگی‌اش، نام او هنوز حتا روی سکو‌های ورزشگاه‌های برزیل ۲۰۱۴ شنیده می‌شود.


سه‌شنبه‌های جز (۶): بداهه‌ای برای میمون معلق در فضا

آلبوم «خط کارمن» از گروه «اسپیس‌مانکی» نیز بار دیگر لذت هم‌نشینی بداهه‌پردازی و موسیقی الکترونیک را که یکی از مولفه‌های اصلی صحنه‌ی جز نروژ است را یادآوری می‌کند.ترکیب پیانو، درامز، ویبرافون، زنگ و اصوات الکترونیک راه را برای نواختن در دامنه‌ای گسترده از آشوبِ نویز تا خلسه‌ی مینیمال باز می‌کند؛ مثل یک سفر فضایی. معلق میان زمین و فضا، میان رئالیسم موسیقی آکوستیک و ماورایی بودن صدا‌های الکترونیک. آرامشِ این‌جا بودن و اضطرار و اضطراب آن‌جا رفتن. گاهی آکنده از حس فشارِ روانی تعلیق در فضاهای بی‌نهایتی که به دشواری می‌توان فرار از آن را متصور شد و گاهی آرام شبیه اطمینان عارفانه و نگران‌کننده‌ی مت کوالسکیِ معلق در فضایی نامتنهاهی که فی‌النفسه بودن در آن قمار با زندگی است.


مصاحبه با بخشی روشن گل‌افروز: از دوازده سالگی مجلس می‌چرخاندم

بخشی لقبی است که به برخی از نوازندگان دوتار در شمال خراسان و ترکمن‌صحرا داده می‌شود. بخشی‌ها نوازندگان دوتار، آوازخوان، داستان‌گو، سراینده و سازندۀ ساز هستند. روشن گل‌افروز از معدود باقیماندگان نسل بخشی‌ها، فرزند حمرا گل‌افروز و از نسل علی اکبر بخشی گل‌افروز در سال ۱۳۳۷ در روستای ملاباقر شیروان به دنیا آمد. نوازندگی دوتار نسل در نسل در بین اعضای خانوادۀ وی مرسوم بوده و او از کودکی نوازندگی را نزد پدربزرگ و پدرش فرا گرفت. گل‌افروز در جشنواره‌های متعددی در ایران و کشورهایی چون فرانسه، ایتالیا و اتریش شرکت داشته و اجرای “زهره و طاهر” وی در پاریس مورد تمجید بسیار قرار گرفته و دکترای افتخاری موسیقی را نصیب او نمود. روشن گل‌افروز ادامۀ سنت داستان‌گویی و از معدود روایت‌گران شفاهی باقیماندۀ ایرانی است و به سه ترکی، کردی و فارسی روایت‌گری می‌کند.